۴/۱۶/۱۳۸۹

جوابيه اي در برابر هجمه هاي رسانه هاي حکومتي بر عليه آقاي بروجردي

طي روزهاي اخير، سايتهاي وابسته به حكومت به ويژه "جهان نيوز"، به همراه روزنامه هاي "ايران"، "وطن امروز" و...، مجددا حملات جديدي را عليه زنداني سرشناس عقيدتي سياسي، آقاي سيد حسين كاظميني بروجردي، شروع كرده اند.

در جوابیه ذیل سعی بر این است که پاسخی هر چند مختصر در برابر هجمه هاي صورت گرفته برعليه ايشان، داده شود :
الف: "در خبر مذكور از عبارت توهين آميز "مرجع دروغی" براي معرفي آقاي بروجردي استفاده كرده اند"

لازم به ذکر است آقاي بروجردي تا کنون ادعای مرجعیت نکرده است. با این وجود مرجعیت عنوانی نیست که کسی به دیگری بدهد و یا انکار آن کند؛ هر کس که پیشوائی و پرچمداری اندیشه و حرکتی را برعهده بگیرد و مورد وثوق مردم باشد، در جایگاه مرجعیت قرار می گیرد. ايشان خود را مرجع گرفتاران و سيلي خوردگان معرفي كرده اند.
ب: "بروجردی در زندان سبز شد"
جنبش سبز حرکت عظیمی است که به نوعی از 30 سال قبل شروع شد. همه ایرانیانی که در در داخل و خارج، جان و مال و ناموس و آزادی و اعتبارشان به تاراج رفت؛ روشنفکرانی که با این حکومت مقابله کردند؛ روحانیونی که با حکومت بیعت نکرده و در مقابلش ایستادند؛ کسانی که عليرغم همه تنگناها اطلاع رسانی و افشاگری نمودند؛ شجاعت و درایت آقاي موسوی و آقاي کروبی و ...، همگی در شکل گیری و تداوم آن دخیل بوده اند. در پي تقلب آشكار در انتخابات، انزجار مردم از استبداد ديني به اوج خود رسيد و اتفاقات بزرگي رخ داد كه تمام دنيا به ويژه آزادیخواهان جهان را تحت تاثير قرار داد. آقاي بروجردی هم به عنوان یک چهره مذهبی دلسوز که همواره از منافع و خواست مردم جانبداری کرده، در این موج اعتراضی ازهیچ حمایتی دریغ نکرد.
پ: "سوء استفاده از مردم"
- سوء استفاده در چه موضوعی!؟ اینجور اتهامات، صرفا کلی گوئی هایی بی سند است.
- بروجردی چگونه از مردم سوء استفاده کرده در حالی که نه تنها حتی يک شاکی خصوصی نداشته بلكه همواره مورد حمايت اقشار مختلف جامعه بوده است!
- ایشان در پاسخ به سئوال يك خبرنگار كه پرسيد چرا فراخوان عمومی اعلام نمی کنید، توضيح داد: "از آنجا كه وفور اختناق به حديست كه هرگونه تحصني را با شدت تمام سركوب مي كنند لذا نمی خواهم باعث کشته شدن مردم شوم." چگونه مي توان باور كرد شخصیتی با چنین طرز فکری، از مردم سوء استفاده کرده باشد؟!
- اينگونه برچسب ها، با آرمانهاي ايشان كاملا متضاد است چرا که خواهان جدائی دین از دولت بوده تا راه برای سودجوياني كه به نام دين بر گرده مردم سوار مي شوند مسدود گردد.
ت: "مدتی است که در زندان به سر می برد"
- منظور نويسندگان جيره خوار خبر مذكور از "مدتی"، دوره 4 ساله حبس ايشان است، يعني از مهرماه 1385 تا کنون.
- در یک كار خبری حرفه ای و منصفانه، هیچگاه 4 سال زندان در بندهای انفرادی و عمومی با انواع شکنجه های روحی و جسمی را با چنین عبارات ضعیف و توصیف ناجونمردانه ای بیان نمی كنند.
س: "اخیرا نامه ای نوشته که در آن نظام را متهم به دیکتاتوری و از بین بردن مخالفین كرده"
- دیکتاتور بودن اين نظام و از بین بردن مخالفین خود، واقعيت انكار ناپذير اين حكومت است كه به خصوص در وقايع پس از انتخابات براي دنيا نیز به اثبات رسید.
- همچنين در رساله رد ولایت فقیه، آقاي بروجردي با استناد به ادله ي شرعي و عقلي محكم، ماهيت استبدادي اين حكومت را تشريح نموده است.

ج:"پس از دستگیری بلافاصله از سوی بوش رئیس جمهور وقت امریکا مورد حمایت و تفقد قرار گرفت":
- 9 ماه پس از بازداشت آقاي بروجردی، آقاي بوش طی یک سخنرانی در مرکز اسلامی واشنگتن با استناد به مدارك منتشره شده در سازمان عفو بین الملل، از ايشان به عنوان یک روحانی برجسته شیعه یاد نمود که در مقابل گروهی که خود را سخنگوی تمام مسلمانان جهان می دانند، ایستادگي كرده و آنها را دیکتاتور مذهبی نامیده است.
چ: "در مکاتبه با سران کشورهای اروپایی و غربی و هم چنین پاپ و مصاحبه با رادیو و رسانه های خارجی سعی در ایجاد آشوب و جنجال و بزرگ نمایی خود داشت"
- هيچ كدام از نامه ها و درخواست هاي ايشان، شخصي نبوده بلكه به منظور آگاهي دادن به جهانيان، پيرامون مطالبات به حق مردم تحت ستم ايران بوده و در آنها فجايع انساني و نقض گسترده حقوق بشر كه تحت لواي دين صورت مي گيرد را افشا نموده است.
- از جمله اين نامه ها مي توان به استمداد آقاي بروجردي از دبیر کل سازمان ملل براي برگزاری رفراندومی آزاد زیر نظر ناظران بین المللی، اشاره كرد كه در پي آن، در زندان به شدت مورد ضرب و شتم مامورين قرار گرفت.
- آقاي بروجردی از سال 1374 بارها زندانی شد، والدینش به قتل رسيدند، بنیان خانواده اش فروپاشید و نوامیسش را برای اعتراف گیری، جلوی چشمانش آزردند. هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد که کسی صرفا برای مطرح شدن خود، چنین راه صعب العبوري را انتخاب کند.
- ايشان به پيروي از اجداد خويش، مردم را به صلح و آرامش دعوت مي كرد ولي در عين حال به افشاگري عليه مستبدين نيز ادامه داده است و اين نمي تواند آشوبگري قلمداد شود.
ح: "ادعای ارتباط با امام زمان و یا نوه آیت الله بروجردی بودن"
- تمامی روزنامه ها و رسانه های دولتی که این جور اتهامات را مطرح کرده اند حتی یک نمونه سند هم ارائه نداده اند. در 400 نوار و صدها مقاله و پيام برجاي مانده از آقاي بروجردي، هرگز چنين ادعاهائي مطرح نشده است.
خ: "بعد از دستگیری سطح پایین علمی و نسب واقعی اش برملا شد"
- يقينا دنيا در مورد سطح علمي كسی که به چهره های بین المللی نامه نوشته و نظرات، آثار قلمي و پيامهايش در رسانه های معتبر آزاد، بازتاب دائمی دارد، قضاوت مي كند. به وي‍ژه دعوت دانشگاه کا اس یو امریکا از آقاي بروجردي براي سخنراني در "پنجمين كنفرانس سالانه صلح و مذهب در مارس 2009" را يادآور مي شويم كه به علت زنداني بودن، موفق به شركت در آن نشد.
- درخواست هاي مكرر آقاي بروجردي براي مناظره تلويزيوني نيز يكي ديگر از دلايل محكم در اثبات توان علمي و حقانيت راه ايشان است كه رهبران نظام همواره از برگزاري آن سر باز زده اند.
- برخي از رساله ها و کتب منتشر نشده آقاي بروجردي به همراه مدارك تحصيلي و تقديرنامه‌هائي كه از دوران تحصيل در حوزه هاي علميه بروجرد، قم و تهران، توسط علماي بزرگ وقت به ايشان اعطا شده بود، همگي در تهاجم حكومت به منزل آقاي بروجردي مصادره و اكنون در دادگاه وي‍ژه روحانيت موجود است.
- در مورد نسب آقاي بروجردي نيز آنطور که در کتب معتبر حوزوي آمده، نسب ايشان به فرزند پنجم سید محسن اعرجی بغدادی و فرزند بیست و هفتم امام سجاد می رسد.
د: "حرکت او و همراهانش فروکش کرده"
- اگر حرکت آقاي بروجردی فروکش کرده و حکومت از جانب ایشان احساس خطر نمی کند، پس چرا علیرغم اینکه دوره محکومیت وی به اتمام رسیده کماکان ایشان در بازداشت به سر می برد؟! چرا از دادن مرخصی استحقاقی و حتی درمانی به وی وحشت دارند؟! اين همه سوء قصد و توطئه عليه اين زنداني، براي چيست؟!
- چرا به خاطر اعتراضات آقاي بروجردي به پايمال شدن حقوق اوليه زندانيان، وي را مورد ضرب و شتم قرار داده و به اتهام رهبريت شورش در زندان او را به سلول انفرادي برده و در معرض گازهاي شيميائي قرار مي دهند؟!
- اصولا معیار اين تحليل گران سبك مغز در تشخیص خاموش شدن حرکتهای اعتراضی چیست؟ آیا ملاکشان فروکش کردن راهپیمائی ها و اعتراضات مسالمت آمیز خیابانی است؟ در جائي كه هزاران نفر از فززندان اين مرز و بوم را به خاك و خون كشيده يا زنداني كردند، مردم براي پیگری مطالبات به حق خود، از تاكتيك هاي دیگری استفاده می کنند، و این آتش زیر خاکستر هرگز خاموش نخواهد شد.

سخن پایانی:
اين حكومت با طرح اتهامات ساختگي و موضوعات جانبي، تلاش مي كند تا اذهان عمومي را از اصل كلام آقاي بروجردي مبني بر ديكتاتوري بودن نظام ولايت فقيه و نفي هرگونه استبداد و بي عدالتي، دور نمايد. در واقع شیوه همیشگی آنها در مواجهه با مخالفین سرشناس چنين بوده كه بطور يك طرفه آنها را ترور شخصيت كرده اند. چنين روشهاي نخ نما شده و فرار از مناظره رسمي، کارائی خود را از دست داده و تجربه نشان مي دهد که نتایج معکوسي را عليه حكام ديكتاتور به دنبال دارد.

۳/۳۰/۱۳۸۹

اعلان انزجار از اسلام سیاسی، بیانیه جدید آقای بروجردی از درون زندان

با عرض ادب و احترام به پیشگاه آفریدگاری که بشر را با نسخه « و لقد کرّمنا بنی آدم » مورد حرمت و مکرمت قرار داد و هرگز راضی به خفت و خواری او نشد.
با تمام وجودم به تبلیغ پروردگاری پرداخته ام که فرامینش آسایش انسان را اعتلا داده و لوایش « لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم » بوده و هیچگاه آمریّتی در آزار و اذیت اشرف مخلوقات نداشته و همواره گل سرسبد خلقت را تکریم و تقدیر نموده و هیچوقت قانونی در مسیر سختی و ایذاء خلایق، ارسال نکرده است.
سالهای متمادی از اشتغالم به مواعظ دینی و اشاعه فرهنگ اصیل مذهب مسالمت آمیز می گذرد. همواره در ابلاغ الطاف و عطایای خداوندی به بندگانش عمرم را صرف نموده و بدون انتظارات مادی و نفسانی، فداکارانه به جذب مردم زمین خورده و حیرت زده مبادرت کرده ام. توفیقات الهی در رسالتم، آنچنان شد که بدون بهره گیری از رسانه های جمعی، انبوهی از هموطنانم را در مجالس معنوی گرد می آوردم تا آنجا که باعث هراس شریعتمداران تنگ نظر گردید و تحمل اجتماع مومنین گریزان از مذهب خشونت طلبان را از دست دادند و با قوای قهریه خویش، به انهدام مواضع و شعائر اسلام ناسازگار با سیاست پرداختند که در این راستا، اطفال چندماهه را نیز به قساوت تمام، آزردند، جوانان را به شکنجه گاه ها بردند، به کهنسالان رحم نکردند و عده ای را نیز به قتل رساندند.
امروز، سئوال من از شما سردمداران دین دولتی این است که چگونه به خود اجازه می دهید تا در امور داخلی دیگر کشورها به عناوین مختلف دخالت کنید در حالیکه هیچ صدای مستقلی را در مملکت نمی توانید بشنوید و با واکنشهای سریع و همه جانبه به سرکوب آن می پردازید! ایرانی در وطن خود، مجاز به پیروی از عقائد و افکار منفک از مذهب حکومتی نمی باشد و استقلالی در تفکرات خصوصی و حتی رأی خود ندارد. همه ابعاد زندگیش را خطوط قرمز زیاده خواهان و سلطه طلبان احاطه کرده و اگر صدای کسی به اعتراض و انتقاد بلند شود، در اوین با انواع فشارها و عذابها، نابود می گردد! اگر از دنیای آزادگان و جهان ِ نگران بشر، مدد بخواهد به جاسوسی متهم می شود و از سوی دیگر هر نوع پژواك و حمایت دلسوزانه مجامع بین المللی از مطالبات ضروري ايرانيان، چشم داشت امپریالیسم و صهیونیسم تلقی می گردد! ولی سرازیر کردن اموال ملت به جیب های مبلغين و عمّال داخلی و خارجی، کاری مشروع و معقول محسوب می شود!
ایجاد پایگاه های تبلیغی و نظامی در اقصی نقاط دنیا به قیمت خالی کردن سفره های صاحبان حقیقی و حقوقی بیت المال، خلاف سنت رحمانیت الهی می باشد و بدبین کردن جامعه به شرایع آسمانی که نتیجه اسلام استبدادی است، ظلم عظیم و نابخشودنی به بشریت و کردگار مهربان می باشد.
اینجانب که در معرض کوری و فلجی قرار دارم، بار دیگر نفرت و انزجار خود را از هر نوع دین و آئینی که مردم را به زحمت بیندازد و سبب فروپاشی زندگی ملت گردد و کام هم میهنان مظلوم و محروم را تلخ نماید، اعلام می دارم.

سید حسین کاظمینی بروجردی

۳/۱۲/۱۳۸۹

بیانیه جدید آقای کاظمینی بروجردی از درون زندان

به نام خداوند زیبا و نوازشگر
با یاد آفریدگاری که ستم را منع کرد و ملاطفت را فرمان داد. دین و مذهبی را سپاس که استبداد را روا ندید و دیکتاتوری را تقبیح نمود.
پروردگارا؛ اکنون که به ظلمت شرایع دیانت دولتی ، رعایای وطن می سوزند و غبار بدبینی بر آئینه توحیدی نشسته و مانع جذبه های فطری الهی گشته ، خود را برای مرگی سرخ در مسیر تبرّی از مذهب سیاسی آماده کرده ام و با مرگم ، پرده از جنایات اسلام سیاسی ، کنار می زنم .
خالقا ؛ سالهای مدیدی از ایذاء شریعتمداران حکومتی می گذرد که محصول آن ، اضمحلال اعضاء و جوارحم بوده و انهدام عمرم . فراموش نمی کنم زمانیکه یکی از رهبران فلسطین بعد از مدتها از زندان اسرائیل آزاد شد و ما او را در تلویزیون بسی سالم و سرحال و تندرست دیدیم ؛ که با همه تبلیغات منفی که در رسانه های حاکم از وضعیت زندانیان اسرائیل می شد منافات داشت و در مقایسه با حال و روز این پیشوای مستقل دینی ، آمار موحشی را نشان می دهد .
اینجانب به جرم تبلیغ و ترویج دیانت منهای سیاست،هفده سال است که مورد انواع فشارها و آزارها قرار داشته ام و چهار سال پیش به خاطر برقراری تجمعات سنگین معنوی ، به تهاجمات نیروهای امنیتی و نظامی مبتلا گشتم و در هنگام حملات ناجوانمردانه و ناعادلانه پلیس امنیت ، مقتولین و مجروحین بسیاری را به آستان میهن مظلوم و محروم تقدیم نمودیم .
اینکه هر لحظه از ناحیه وزارت اطلاعات ، به توطئه ای گرفتار می شوم که هدف اصلی آنها هدم کامل و فیزیکی این رهبر روحانی معارض با اسلام حکومتی است. هر روز از رسانه های دولتی تیرهای مکر و حیله و نیرنگ به مواضع و شعائرم شلیک می شود و در زندان اوین با شیوه های کلاسیک و نامحسوس ، شکنجه های روحی و جسمی می شوم .
به راستی که تفاوت دین سنتی ایرانی و مذهب سیاسی حاکم ، از زمین تا آسمان است ! در بینش الهی ما، انسان، محترم و مبارک و مقدس و مختار است و هیچکس به هر عنوان و نظریه ای نمی تواند آزادی و استقلال و مالکیت او را در اعتقادات و اقتصاد و اعتبارات اجتماعی و علمی و انسانی سلب کند. هر برخوردی در جهت محدود کردن بشر به یافته های طبیعی و مادی و وجدانی ، محکوم است و وارد کردن جنایت و خیانت و خشونت و خبائث در لفافه مذهب ، ظلم عظیم و جاودانه ای به خداوند بزرگ است.
در هر کشوری خفقان و سرکوب و اختناق ، مذموم و مطرود و مخدوش می باشد ؛ اما زیر سایه اعتقادات مذهبی و با رنگ خدایی و لعاب معنوی ، مهلک تر و مسموم تر و مخرب تر است. من از میان میله های داغ و زنجیرهای عذاب به هموطنانم که در آتش فقر و بیماری و نگرانی می سوزند عرض ادب و احترام می کنم و جهانیان را به دعا و تلاشهای انسان دوستانه در خلاصی ایرانیان گرفتار زلزله های استبدادی ، فرا می خوانم.
سیّد حسین کاظمینی بروجردی
زندان اوین

۹/۰۲/۱۳۸۸

طلب استمداد از آیت الله العظمی وحید خراسانی

محضر گرامی مرجعیت عالیقدر تشیع
حضرت آیت الله العظمی شیخ وحید خراسانی

پس از سلام و عرض ادب
احتراما يادآور مي شويم که آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی، بیش از سه سال است که به طور پیوسته در زندان اوین و زندان مرکزی یزد تحت بازداشت قرار داشته و نزديك به 11 ماه از مدت مذکور را در بندهای انفرادی، تحت شکنجه بوده و اکنون از ناراحتی های قلب، چشم، دندان، تنگی نفس، پوکی استخوان، پارکینسون، کلیه، ضعف شدید و ... رنج می برد.
با توجه به اینکه هیچ امیدی برای رسیدگی عادلانه به وضعیت حاد ایشان در داخل کشور نمی رود و حتی دستگاه قضائی حکومت برغم وضعیت نگران کننده ایشان ، اجازه بستری شدن وی در بیمارستان را صادر نمی کند، لذا از شما مقام عظماي ديانت و فقاهت درخواست عاجل داریم تا از ریاست جدید قوه قضائیه، آقاي حجت الاسلام والمسلين شيخ صادق لاريجاني، که داماد شما هستند، بخواهید برای حفظ جان آن فرزند بیست و هفتم امام سجاد، یا به وضعیت حقوقی و قضایی ایشان رسیدگی مجدد شود و یا اینکه هرچه سریعتر اجازه هجرت این زندانی عقیدتی به خارج از ایران جهت پیگیری معالجات پزشکی صادر گردد.
در ادامه، چند نکته مهم را متذکر می شویم :
1. بر طبق آثار قلمی و کلامی برجای مانده از سالیان متمادی فعالیت آقای بروجردی، بین ایشان و روحانیون حکومتی در ایران، اختلافات عمیق اعتقادی وجود داشته و دارد ؛ چرا که ایشان مانند سلسله اجداد خویش، دین و مذهب را راهی برای تطهیر و پیشرفت جامعه می دانند نه ابزاری برای حکومت و بسط قدرت !
2. همانطور که استحضار دارید، پدر آقاي بروجردي که از مراجع سرشناس مخالف تشکیل حکومت دینی بودند، بعد از انقلاب 57، خانه نشین شدند و در سال 1381، به طرز مشکوکی در بیمارستان مدائن تهران از دنیا رفتند و دستگاه قضائی مانع از هرگونه تحقیق و تفحص پیرامون علل مرگ ایشان گردید و حتی مقبره آن مجتهد جامع الشرايط را در مسجد نور میدان خراسان تهران به طور کامل تخریب نمود. دیگر اینکه مادر سالخوره آقای بروجردی نیز بر اثر ضرب و شتم و استشمام گازهای میکروبی در تهاجم حکومتی نیمه مهرماه 1385، به شدت صدمه دید و چند ماه بعد از آزادی از زندان ، بعلت لطمات روحی و جسمی وارده در زندان اوین ، در بهمن ماه همان سال درگذشت که در کمال تأسف ، اینبار مدعیان دیانت و اسلامیت مانع حضور فرزند در مراسم خاکسپاری مادر شدند !
3. دادگاه ویژه روحانیت تاکنون اجازه داشتن وکیل و پزشک آزاد را به آقای بروجردی نداده است و در حالی محاکمات ایشان را پشت درهای بسته برگزار نمود که تاکنون هیچ کس اجازه دسترسی به محتویات پرونده و بررسی علل صدور احکام غیرعادلانه ای از قبیل 11 سال حبس و تبعيد و همچنین مصادره کلیه اموال و منزل مسکونی را پیدا نکرده است.
4. همانطوری که حضرتعالی مستحضر هستید ، در حالی که ایشان در بازداشت بسر می بردند و امکان هیچگونه دفاعی از خود را نداشت ، رسانه ها و جراید حکومتی در ایران ، خارج از چارچوبهای اخلاقی و حقوقی و انسانی ، در اقدامی هماهنگ به کرات اقدام به انتشار شایعات مختلف و اعترافات جعلی برای تخریب شخصيت علمی و معنوی این اندیشمند مستقل نمودند .
در پایان تاکید می کنیم با توجه به اینکه این مصلح زنداني در راه خدمت به مردم گرفتار و اعتلای دین سنتی، همه چیز خود را از دست داده ، لذا از شما تقاضا داریم برای ممانعت از تداوم ظلم جاری بر این فرزند رسول الله ، به فوریت اقدامی عملی صورت دهید.
با سپاس بی پایان
جمعی از نزدیکان آقای بروجردی و هواداران دین غیر حکومتی

رو نوشت جهت اطلاع به كليه علما و مراجع ديني غیر دولتی، به ویژه:
آیت الله العظمی سید علی سیستانی – نجف اشرف
آیت الله العظمی حسین علی منتظری - قم

۷/۲۳/۱۳۸۸

تقاضای هواداران آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی از برنده جایزه صلح نوبل 2009 آقای پرزیدنت باراک حسین اوباما

جناب پرزیدنت اوباما

به این وسیله، انتخاب جنابعالی به عنوان برنده جایزه صلح نوبل 2009 را تبریک عرض می کنیم . شما که رهبر ابرقدرت جهان در کشوری صاحب دموکراسی هستید ، قاعدتا برای پیشبرد اهداف صلح جویانه خود، نیازی به داشتن موقعیتها و اعتباراتی از قبیل صلح نوبل ندارید و شاید اگر این جایزه به چهره های سرشناس و مقبول دیگری که در کشورهای استبدادی در حال مبارزه برای برقراری صلح و آزادی هستند اعطا می شد، می توانست جهان را سریعتر به سمت تغییرات آرام بخش سوق دهد.

عالیجناب، به عرض می رسانیم که آیت الله بروجردی (یکی دیگر از کاندیدهای معرفی شده به مؤسسه صلح نوبل) سالهای متمادیست که برای جدا کردن دین از حکومت و برگزاری رفراندومی آزاد زیر نظر ناظران بین المللی در ایران فعالیت نمودند. این اندیشمند دموکراسی خواه، به دو اصل زیر نیز معتقد هستند:

"برقراری صلح بین المللی، بدون انجام اصلاحات منطقه ای، امکان پذیر نیست".

"آوردن احکام، مجازاتها و بهانه‌هاي ديني در امور حكومتي، صلح و امنيت جهاني را به خطر مي‌اندازد".

گسترش تلاشهای این حامی مردم تحت ستم، با استقبال عمومی مواجه شد و همین امر، وحشت و سوء ظن حکومت ایران را برانگیخت تا آنکه در اکتبر سال 2006 به همراه صدها نفر از دستیارانش طی یک تهاجم همه جانبه حکومتی، بازداشت گردید.

ایشان بیش از سه سال است که سخت ترین شکنجه های جسمی، روحی و داروئی را در بندهای انفرادی و عمومی زندانهای مختلف ایران تحمل کرده و به انواع بیماریهای خطرناک مبتلا گردیده اند. نهادهای عالیرتبه مدافع حقوق بشر در جهان، طی بیانیه های متعدد، از حکومت ایران خواسته اند تا این زندانی عقیدتی را فورا آزاد و شرایط درمانی مناسبی را برایشان فراهم کنند و در سالهای قبل نیز خواستار برگزاری دادگاه علنی، امکان دسترسی به کل پرونده، ملاقات با وکلای آزاد و دیدار با نمایندگان خبرگزاریها شده بودند که متاسفانه تا کنون هیچ اقدامی صورت نگرفته است.

آقای رئیس جمهور؛

حکومت ایران در تداوم سرکوب و بازداشت این پیشوای مخالف ولایت فقیه و دیگر شخصیت های برجسته اصلاح طلب و آزادیخواه و حتی آحاد ملت معترض، اصرار می ورزد و تمامی شواهد، حاکی از آن است که این حکومت نمی تواند نماینده حقیقی اکثریت مردم ایران باشد، لذا از شما تقاضا داریم که در تصمیم خود برای ادامه مذاکرات خود بر سر مسائل هسته ای تجدید نظر فرمائید و از شما به عنوان برنده جایزه صلح نوبل انتظار داریم تا پیگیری نقض کامل حقوق بشر در ایران را در اولویت نخست قرار دهید.

لازم به ذکر است که پتیشن های متعددی در این راستا گردآوری شده است از جمله پتیشن زیر که در آن نزدیک به پانصدهزار نفر درخواست کمک از شما و دیگر مقامهای برجسته دنیا نموده اند.

http://www.petitiononline.com/naroda09/petition.html

در پایان یادآور می شویم که آقای بروجردی از داخل زندان، پیام تبریکی به مناسبت انتخاب حضرتعالی به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده امریکا، ارسال نمودند که در لینک زیر متن آن موجود است.

http://help-for-borojerdi.org/barackobama.htm

با سپاس

۳/۰۴/۱۳۸۸

اعتراض هواداران آقای بروجردی به ادامه سرکوب و نقض حقوق جامعه بهائیان در ایران

با تشدید روند دستگیری و بازداشت و همچنين تهديد به اعدام جمع ديگري از هموطنان بهائی در روزهای اخیر ، هواداران آقای بروجردی خواستار رسيدگي و توجه بیشتر جامعه جهانی نسبت به نقض مستمر حقوق اولیه بهائیان در ایران می باشند . با این وجود هواداران آقای بروجردی ، بر این باورند که متاسفانه مسئله حقوق بشر در معادلات و روابط پشت پرده دولتها ، همواره قربانی منافع زودگذر و مصلحت اندیشی های سیاسی می گردد ؛ فلذا این مهم بر دوش مجموعه اپوزیسیون است که در برابر استبداد نعلین ، پژواک فریادهای خفه شده جامعه خسته ایرانی باشند .
از زمان روی کار آمدن دولت احمدی نژاد ، سرکوب جنبشهای مدنی و دگر اندیشان و پیروان دیگر مذاهب ، شتاب بیشتری به خود گرفته که در این بین ، سرکوب هموطنان بهائی ، از موضع خصمانه تری برخوردار است . محرومیت دانشجویان بهایی از حق ادامه تحصیل ، عدم برخورداری از کمترین حقوق اجتماعی ، نقض مستمر حقوق شهروندی آنهم در پوششی از برخوردهای قانونی ! ... و حتی صدور احکام خشن و ایراد اتهاماتی واهی چون بمبگذاری و انجام عملیات تروریستی که در فضایی کاملا ابهام آمیز و بدون برخورداری از روند دادرسی منصفانه انجام می گیرد ، آینده ای تیره و تار را برای هموطنان بهایی در ایران رقم زده است .
هواداران آقای بروجردی ضمن پافشاری بر اصل آزادی عقیده و حق پرستش آزادانه پیروان دیگر ادیان و همدردي با جامعه بهائيان، خواستار اجرای کامل منشور جهانی حقوق بشر و رعایت حقوق کامل آنها در ایران می باشند .

۲/۲۱/۱۳۸۸

نامه منتشر نشده آقای بروجردی به اعضاي محترم كميسيون آمریکایی دفاع از آزادي مذهب

زمان: 14 ارديبهشت ماه 1388

درود انسان خسته حال و گريخته از تنقلات مادي بر خداوند مهربان و زيبا صفت
سلام بر آزادي كه روح بشريت است و زندگي منهاي آن مرگ ذلت بار تدريجي مي باشد.
خانم ها و آقايان؛ احترام اين پيشواي مذهبي زنداني را از ميان شكنجه‌گاهم بپذيريد.
از اصل آزار روحي و اذيت جسمي موجود در سلولم مهم تر و اسفناك تر و دردناك تر آن‌ است كه در كشوري محكوميت تحميلي و غير انساني را سپري مي‌كنم كه به نام ديانت، دين پدري اين ملت مظلوم را منهدم كرده اند و تحت عناوين مذهبي، قلب هاي مؤمنين را از هر نوع علائق معنوي و تعهدات الهي تهي نموده اند. به راستي كه اين فاجعه ملي و مدني و وجداني را به كه بگويم و به كدامين دادگاه عادله و صالحه شكايت كنم كه ثمره زحمات دينداران اصيل و شريعتمداران صادق و خداجويان استوار را بر سفره مطامع نفساني مدعيان جمهوريت و ديانت، به تاراج خودخواهي‌ها و سلطه جويي‌ها و كاميابي‌هاي نامشروع و نامعقول خويش بردند و اعتبارات قلبي و عيني و عملي انديشه متافيزيكي را به باد فنا دادند. از اين بند پر بلايم به آستان مقدس پروردگارم شكوه مي‌كنم و عروجي مسرّت‌بخش را مطالبه دارم تا با مرگم پرده از روي پليد و پست جنايتكاران روحاني‌نما و داعيه دارمذهب، كنار بزنم و تاريخ معاصر گويا و جاويد را از اسرار پنهاني ولايت مطلقه فقيه آگاه سازم .
جناب رئيس؛ گردانندگان بزرگوار كميسيون دفاع از آزادي مذهب؛ انتظارم از تمامي مدافعين حقوق بشر و مروجين صلح و مبلغين عدالت، آن است كه با تمام قوا به پژواك ‌دهي فريادهاي اين رعيت تحت ستم استبداد ديني برخيزند و جامعه جهاني را از اهداف بلند مدت استعمارگران ديني مطلع سازند تا ترفندهاي فريبكارانه حكام ذالوصفت ايران نقش بر آب شود. در اين مملكت، آزادي قلم و بيان و انديشه و اعتقادات مذهبي، سالها است كه مدفون گرديده و هر كس كه بر خلاف نظرات تئوريسين‌هاي انقلاب حاكم رأي دهد، محكوم به ربايش و حبس و استحاله‌ در فراموشخانه‌هاي اطلاعات و سپاه خواهد بود.
اعضاي ارجمند؛ چنانچه ارتباط با خدا دچار محوريت سانسوري شود و از برش هاي نفساني خاص رد گردد، هرگز رضايت ايزدي به دست نمي‌آيد و رستگاري به آدمي محقق نمي‌شود. تفتيش عقايد در ايران ولايت زده، باعث انزواي مذهب گشته و دين حكومتي جاري موجب تخريب چهره دينداران واقعي گرديده است و نسل هاي بعدي اين آب و خاك خونين، در مسير قطع كامل معنويات و مقدسات ماورائي قرار دارند. به اين خاطر از همه صاحبنظران در مسائل حقوقي و ديني و انساني و اجتماعي و اخلاقي مي‌خواهم تا از مجموعه توانايي هاي بالقوه و بالفعل خويش استفاده نموده و به داد آفريدگار بخشنده و بنده‌ نواز برسند كه با افعال منفي و منهي و مخرب و مزوّر حاكمان داعيه دار اسلام، روز به روز بر تعداد منكرين يزداني اضافه شده و خالق عظيم الشان هستي در معرض اتهامات ناچسب و نامربوط قرار گرفته است .
به اين وسيله از شركت كنندگان دلسوز مذهب و عاشق كبريايي احديت مي‌خواهم تا از ثانيه‌هاي تقويم عصر خطير كنوني، غافل نشوند و اهتمام جدي و جديدي را در امدادرساني به زلزله‌زدگان ديكتاتوري اسلامي در ايران به كار ببندند تا ملل عالم نيز از اختلافات و درگيري ها و تو طئه‌هاي رايج در امان بمانند.
با سپاس ، سيد حسين كاظميني بروجردي

۲/۱۹/۱۳۸۸

دعوت آقاي بروجردي به وحدت عمومي در برابر استبداد نعلين

توضیح : اين پيام صوتي قبل از اعتصاب غذای آیت الله بروجردی وضرب، شتم و قطع تلفنهای ایشان در نيمه ارديبهشت ماه مخابره شده است.
اكنون كه به نام معنويات و مقدسات آسماني، ريشه استقلال اعتقادي و حق انتخاب در مذهب را مي‌زنند و ايراني نجيب و بزرگوار را در قيود نفساني خود قرار مي‌دهند و با سوء استفاده از ولايت الهي، توليت ملي و مذهبي و طبيعي و فكري را از جامعه هوشيار و آگاه و اصيل ايران زمين مي‌گيرند، لازم است تا بين تمامي ملّيون دلسوز و مذهبيون مستقل و روشنفكران آزاده و سياسيون ديكتاتور‌ستيز و انديشمندان استبداد گريز، وحدت كلمه‌اي وسيع و گسترده و همه جانبه صورت بگيرد كه خالي از موضع گيريهاي سليقه اي و عقيده‌اي و حزبي و شخصي باشد كه تنها راه نجات جمهوريت و ديانت و مملكت و ملت گرانقدر، در همبستگي دائمي و بي قيد و شرط و فرا محيطي است.
من بعنوان يك پيشواي مذهبي مخالف اسلام دولتي، دست خود را به سوي همه مصلحان و عدالتخواهان و آزادگان داخل و خارج دراز مي‌كنم و اعلام خدمتگزاري و كوچكي به همه عاشقان ايران اسير نعلين مي‌نمايم و حساسيت زمان حال را خاطر نشان مي‌كنم كه هر گونه تعلل و ترديد در ورود به اين حلقه ناجيان ملت را، شركت در خون رعيت بي دفاع و تداوم در حصر مناديان محبت و عزت مي‌دانم و استمرار ذلت و نكبت و خفت اين مرز و بوم مي‌بينم كه هر ثانيه در اين بحرانگاه ايام، فاجعه‌هاي تاريخي و ماندگاري را عارض مي‌سازد.
به اميد تحكيم مودت همه زنان و مردان خاك پاك ايران، در برابر زورگويان و تروريست پروران و خونخواران.
سيد حسين كاظميني بروجردي

۲/۱۸/۱۳۸۸

روحانی مخالف دین سیاسی در ایران مورد شکنجه قرار گرفت

مطلب ذیل در روز چهارشنبه مورخه 6 می 2009 در سایت خبری معروف آمریکایی نیوز مکس به قلم چهره سرشناس، روزنامه نگار و نویسنده آمریکایی جناب آقای کنت تیمرمن تحت عنوان : « روحانی مخالف دین سیاسی در ایران مورد شکنجه قرار گرفت » درج گردید که در بین سایر رسانه های اروپایی و آمریکایی بازتاب گسترده ای داشت.

نیوز مکس:
روحانی ایرانی معترض که در سال 2006 به همراه صدها تن از هوادارانش بازداشت گردید، روز سه شنبه پس از انتشار بیانیه ای مبنی بر: درخواست از سازمان ملل براي برگزاري یک رفراندوم آزاد در ايران، در زندان بشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
روحانی زندانی سید حسین کاظمینی بروجردی می گوید: در یک همه پرسی آزاد باید به نسل قدیم و جدید اجازه داده شود تا کاملاً مستقل و مختار، حکومت خویش را انتخاب نمایند.
در سال 1997 جنبش ملی طرفدار نظارت بین المللی بر انتخابات با حمایت گسترده مردم و انتخاب روحانی سیاسی اصلاح طلب، محمد خاتمی بعنوان رئیس جمهور، پیروز شد؛ اما دو سال بعد، خاتمی خود جنبش دانشجویی را به شدت سرکوب کرد!
آقای بروجردی در نامه ای به دبیر کل سازمان ملل، بان کی مون، اظهار داشت که رژیم ایران وی را به دلیل مخالفتش با امتزاج دیانت و سیاست زندانی کرده است. او یکی از چند روحانی بلندپایه ایست که دادگاه ویژه روحانیت آنها را به دلیل مخالفت با تز مجعول ولایت مطلقه فقیه که مندرج در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است، محکوم کرده است!
تا این اواخر او میتوانست با خانواده اش تماس تلفنی کوتاهی داشته باشد. بعضی از این مکالمات بوسیله اینترنت به بخش فارسی صدای آمریکا و رادیو اسرائیل فرستاده شده است. او در تماس اخیرش از خانواده و هوادارانش خواسته است تا انتخابات ریاست جمهوری را تحریم کنند؛ چرا که همه نامزدهای موجود، منتخب دولت می باشند.
روز سه شنبه رئیس زندان یزد که بروجردی در آن نگهداری میشود، به خانواده او گفته است که او بخاطر آخرین بیانیه اش، از حق مکالمه تلفنی محروم شده و در زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. به گفته یکی از هواداران وی به نیوز مکس ،اکنون از وضعیت او هیچ اطلاعی در دست نمی باشد.
در نامه ای جداگانه که روز سه شنبه 5 می 2009 به نیوز مکس ارسال شد، در آن نامه بروجردی از شورای امنیت سازمان ملل خواسته است تا به مردم ایران برای ایجاد حکومتی دموکراتیک کمک کند و در نا آرامی های لبنان، فلسطین،عراق و افغانستان، حکومت دیکتاتوری ایران را متهم بداند.او گفته است که همه این نا آرامی ها در نتیجه فقدان همه پرسی آزاد در ایران است.

۲/۱۶/۱۳۸۸

بیانیه رسمی آقای بروجردی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری

اکنون که درآستانه دهمين دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران قرار داریم، داغ دل آزادمردان و شیرزنان تازه می شود چرا كه بارها چنین رفراندومی در طول سی سال گذشته برگزار شد ولی هر که را چاپلوس ولایت مطلقه فقیه بود از آستین شورای نگهبان قانون اساسی بیرون آوردند و دست ملت از خادمی که حال و روز رعیت را درک کند و دلسوز جامعه باشد، کوتاه ماند.
آیا در حاکمیتی که صاحبان این آب و خاک، طفیلی ولی امر باشند، می توان به يك انتخابات آزاد و مستقل دست یافت؟! آیا امكان دارد از قیچی سانسور شورای نگهبان و وزارت کشور و بیت رهبری، چهره آزاده و دلسوزي بیرون آید تا اشک از دیدگان فرزندان ایران زمین بزداید؟! آیا افکار عمومی ملت نجیب و غیور و وطن خواه و خداجو، جایی در صندوق های رأی دارد؟!
این هیئت حاکمه دیکتاتور، حتی به خودی هایشان نیز رحم نمی کند. آنگاه که نور چشمی بنیانگذار حکومت، پرده از اسرار مافیایی پشت پرده نظام اسلامی کنار زد و گفت: " تنها با یک ساعت خوابیدنم، میلیونها رأی در بایگانی وزارت کشور جابه جا شد و من اينك بازنده بازیهای چپ و راست ایران هستم " پس چگونه پست ریاست جمهوری را مهم و معتبر و مفید به حال کشور بدانیم در حالی که تمام اختیارات اجرایی و اعتباری، در حوزه ولایت مطلقه فقیه است که آن هم به وسیله یک گروه تصمیم گیرنده پنهانی، اعمال نظر و غرض می گردد.
هر کسی که کاندیدای این منصب می شود بداند که هر نوع بی اعتنایی به خواست ملت و پشت کردن به نیازهای مشروع و معقول مردم، خشم خداوند و رعيت مظلوم و محروم ایران را در پی خواهد داشت.
خداوندا؛ بر این سرزمین مقدس ترحم کن و آن را از لوث وجود دژخیمان ضد بشر پاک نما.
سيد حسين كاظميني بروجردي

۲/۱۵/۱۳۸۸

نامه سرگشاده آقای بروجردی به مجمع تشخیص مصلحت نظام

 رياست محترم مجمع تشخيص مصلحت نظام

درود بر مصالح عالي ملت مظلوم  ايران و سلام بر مصلحت انديشان بندگان بي پناه خداوند رعيت نواز

 به راستي فلسفه انعقاد اين تشكيلات چيست و علت كثرت چاقوهاي ولايتي و قيچي‌هاي مصلحتي و تيشه‌هاي حكومتي در اين رژيم عجيب و غريب چه مي‌باشد؟

آيا تعدد نهادهاي ناموزون و نامعقول و نامتعارف در اين حكومت، ترفيع و تكامل استعدادهاي استبدادي نيست كه شكننده امواج دموكراسي بوده و سرعت‌گيرهايي براي اجراي عدالت مي باشد و نهايتاً حصارهايي براي آزادي رأي عموم و كمربندهايي براي به تنگنا كشاندن استقلال فردي و جمعي مردم و محدوديت هاي سحرآميزي براي اعتبارات خداداده رعيت ايراني خواهد بود؟

آقاي رئيس ؛

 آيا اظهارات عضو كميسيون اجتماعي مجلس و همچنين تدوينگر نقشه فقر كشور را كه در جرايد خودتان منعكس شده است ملاحظه كرده‌ايد كه مي‌گويند خط فقر به حد هشتصد و پنجاه هزار تومان رسيده است و هشتاد درصد مردم پايتخت زير خط فقر زندگي مي‌كنند؟ آيا باز هم به اين جمهوري اسلامي خويش مي‌باليد و نظام شاهنشاهي را مظهر فقر و فلاكت مي‌خوانيد؟ با وجود منابع عظيم معدني و مخازن بي‌نظير طبيعي و ثروت هاي بي‌پايان ملي، چه پاسخي به اين آمار و ارقام وحشتناك و ذلت بار داريد؟

آيا با وجود چنين نيازمنداني، به حماس و سيد حسن نصرالله كمك مي‌كنيد؟ آيا غيرت ديني و ميهني و انساني شما ايجاب مي‌كند كه باعث گدايي و حقارت و فروپاشي مردمي شويد كه سي سال قبل به خيال آنكه در بهشت تبليغ شده شما جاي مي‌گيرند و در ناز و نعمت ولايت مطلقه فقيه مستقر مي‌شوند، خون هاي بسياري را نثار كردند تا سفره روحانيون درباري گشوده شود و كار به اينجا بكشد؟!

آيا وعده‌هاي دروغين گذشته و دولت هاي پليسي امروز و سركوب گسترده و خفقان دائمي كنوني، خواسته جواناني بود كه در انقلاب و جنگ سينه سپر كردند و ايثارگرانه از حق حيات خود گذشتند تا "يخرجون الناس من دين الله افواجا" شكل بگيرد و استحاله فكري و فرهنگي به نهايت خود برسد؟!

آقاي رئيس، چگونه است كه فرو رفتن در باتلاق فلسطين و انرژي هسته‌اي از مصالح بزرگ شما است، اما دهن كجي و بي اعتنايي به خواسته‌هاي اقتصادي و اجتماعي و اعتقادي ملت با ذائقه شما ناسازگار می باشد؟

آيا مي‌توانيد از اين حقيقت بگذريد كه چنانچه يك رفراندوم واقعي و آزاد صورت بگيرد، تمايلاتي در فرائض ديني و مقدسات مذهبي و تعهدات معنوي در جمهوريت به معناي اكثريت ديده نخواهد شد؟ آيا به زندان كشيدن يك پيشواي مستقل ديني موجب تداوم عمر ديكتاتوري مي‌شود؟ آيا پر كردن كشور از  انواع زندان هاي مخفي و علني و سرازير نمودن اقشار مختلف مردم به اين محبس ها و توسعه دادن بازداشتگاه هاي 209 و سپاه كه مخصوص شكنجه دادن و اقرار گرفتن هاي دلخواه و ايده‌آل است، سبب ازدياد حيات چنين حكومتي مي‌شود؟ آیا به صرف آنكه مي‌گوئيد زنداني سياسي نداريد همه چيز تمام مي‌شود؟ آيا اين روحاني آزاديخواه  به غير از اين فريادها ، گناه ديگري داشته است كه سال ها به اذيت و آزار او و خانواده و نزديكانش مبادرت نموده اند؟

اميدوارم كه در آستانه انتخابات رياست جمهوري، جواب قانع كننده‌اي به ملت هاي جهان بدهيد.

با سپاس،  سيد حسين كاظميني بروجردي

درخواست آيت الله بروجردي براي استرداد اسناد و مدارك مصادره شده خويش

آيت الله بروجردي طي نامه اي از داخل زندان مركزي شهر يزد، از مسئولين دادگاه ويژه روحانيت درخواست استرداد كتابخانه شخصي و اسناد و مدارك مصادره شده را نمود. برخي از اقلام اين گنجينه عظيم كه در حملات حكومتي به منزل مسكوني ايشان، در مهرماه 1385، اكتبر 2006، مصادره گرديد، عبارتند از:
1- مدارك تحصيلي و تقديرنامه‌هاي غير قابل برگشت كه از دوران تحصيل در حوزه هاي علميه بروجرد، قم و تهران، توسط اكابر علماي وقت به ايشان اعطا شده بود و گوياي مقامات علمي اين پيشواي مخالف حكومت ديني است.
2- رساله هاي چندگانه و آثار قلمي منتشر نشده اي كه نتیجه سالها تحقیق، کاوش فنی، مذهبی و آموزشی بوده است که شامل: پاسخ به مجموعه عظيمي از سئوالات و ابهامات روز در موضوعات مختلف ديني و علوم انساني؛ ارائه تفاسير جديد و صلح جويانه از آيات قرآن؛ دفاع از آزادي و كليه حقوق انساني؛ همچنين ارائه براهين قاطع و مستند در رد تئوري ولايت فقيه و نفي تبعيض ها، مجازاتهاي خشن فقهي و تروريسم اسلامي.
لازم به توضيح است در سال 1381، همزمان با ارائه " رساله آزادي " به وزارت ارشاد براي دريافت مجوز چاپ، مسئولين مربوطه اعلام نمودند: " تحت هيچ شرايطي اجازه صدور مجوز چاپ براي آثار قلمي آقاي سيد حسين كاظميني بروجردي را نداريم! "
3- قرآنهاي خطي و قديمي و ناياب مربوط به ادوار گذشته.
4- كتب خطي و تك نسخه كه جزو آثار قلمي مؤلفان معتبر ديني، طي سده هاي گذشته بوده است.

همچنين آقاي بروجردي،‌ از نهادها و چهره هاي فعال در عرصه حقوق بشر ‌درخواست نموده اند كه با به كارگيري اهرمهاي قانوني و حقوقي، در باز پس گيري اين گنجينه ارزشمند، مساعدت فرمايند.