۴/۱۶/۱۳۸۹
جوابيه اي در برابر هجمه هاي رسانه هاي حکومتي بر عليه آقاي بروجردي
۳/۳۰/۱۳۸۹
اعلان انزجار از اسلام سیاسی، بیانیه جدید آقای بروجردی از درون زندان
۳/۱۲/۱۳۸۹
بیانیه جدید آقای کاظمینی بروجردی از درون زندان
۹/۰۲/۱۳۸۸
طلب استمداد از آیت الله العظمی وحید خراسانی
حضرت آیت الله العظمی شیخ وحید خراسانی
پس از سلام و عرض ادب
احتراما يادآور مي شويم که آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی، بیش از سه سال است که به طور پیوسته در زندان اوین و زندان مرکزی یزد تحت بازداشت قرار داشته و نزديك به 11 ماه از مدت مذکور را در بندهای انفرادی، تحت شکنجه بوده و اکنون از ناراحتی های قلب، چشم، دندان، تنگی نفس، پوکی استخوان، پارکینسون، کلیه، ضعف شدید و ... رنج می برد.
با توجه به اینکه هیچ امیدی برای رسیدگی عادلانه به وضعیت حاد ایشان در داخل کشور نمی رود و حتی دستگاه قضائی حکومت برغم وضعیت نگران کننده ایشان ، اجازه بستری شدن وی در بیمارستان را صادر نمی کند، لذا از شما مقام عظماي ديانت و فقاهت درخواست عاجل داریم تا از ریاست جدید قوه قضائیه، آقاي حجت الاسلام والمسلين شيخ صادق لاريجاني، که داماد شما هستند، بخواهید برای حفظ جان آن فرزند بیست و هفتم امام سجاد، یا به وضعیت حقوقی و قضایی ایشان رسیدگی مجدد شود و یا اینکه هرچه سریعتر اجازه هجرت این زندانی عقیدتی به خارج از ایران جهت پیگیری معالجات پزشکی صادر گردد.
در ادامه، چند نکته مهم را متذکر می شویم :
1. بر طبق آثار قلمی و کلامی برجای مانده از سالیان متمادی فعالیت آقای بروجردی، بین ایشان و روحانیون حکومتی در ایران، اختلافات عمیق اعتقادی وجود داشته و دارد ؛ چرا که ایشان مانند سلسله اجداد خویش، دین و مذهب را راهی برای تطهیر و پیشرفت جامعه می دانند نه ابزاری برای حکومت و بسط قدرت !
2. همانطور که استحضار دارید، پدر آقاي بروجردي که از مراجع سرشناس مخالف تشکیل حکومت دینی بودند، بعد از انقلاب 57، خانه نشین شدند و در سال 1381، به طرز مشکوکی در بیمارستان مدائن تهران از دنیا رفتند و دستگاه قضائی مانع از هرگونه تحقیق و تفحص پیرامون علل مرگ ایشان گردید و حتی مقبره آن مجتهد جامع الشرايط را در مسجد نور میدان خراسان تهران به طور کامل تخریب نمود. دیگر اینکه مادر سالخوره آقای بروجردی نیز بر اثر ضرب و شتم و استشمام گازهای میکروبی در تهاجم حکومتی نیمه مهرماه 1385، به شدت صدمه دید و چند ماه بعد از آزادی از زندان ، بعلت لطمات روحی و جسمی وارده در زندان اوین ، در بهمن ماه همان سال درگذشت که در کمال تأسف ، اینبار مدعیان دیانت و اسلامیت مانع حضور فرزند در مراسم خاکسپاری مادر شدند !
3. دادگاه ویژه روحانیت تاکنون اجازه داشتن وکیل و پزشک آزاد را به آقای بروجردی نداده است و در حالی محاکمات ایشان را پشت درهای بسته برگزار نمود که تاکنون هیچ کس اجازه دسترسی به محتویات پرونده و بررسی علل صدور احکام غیرعادلانه ای از قبیل 11 سال حبس و تبعيد و همچنین مصادره کلیه اموال و منزل مسکونی را پیدا نکرده است.
4. همانطوری که حضرتعالی مستحضر هستید ، در حالی که ایشان در بازداشت بسر می بردند و امکان هیچگونه دفاعی از خود را نداشت ، رسانه ها و جراید حکومتی در ایران ، خارج از چارچوبهای اخلاقی و حقوقی و انسانی ، در اقدامی هماهنگ به کرات اقدام به انتشار شایعات مختلف و اعترافات جعلی برای تخریب شخصيت علمی و معنوی این اندیشمند مستقل نمودند .
در پایان تاکید می کنیم با توجه به اینکه این مصلح زنداني در راه خدمت به مردم گرفتار و اعتلای دین سنتی، همه چیز خود را از دست داده ، لذا از شما تقاضا داریم برای ممانعت از تداوم ظلم جاری بر این فرزند رسول الله ، به فوریت اقدامی عملی صورت دهید.
با سپاس بی پایان
رو نوشت جهت اطلاع به كليه علما و مراجع ديني غیر دولتی، به ویژه:
آیت الله العظمی سید علی سیستانی – نجف اشرف
آیت الله العظمی حسین علی منتظری - قم
۷/۲۳/۱۳۸۸
تقاضای هواداران آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی از برنده جایزه صلح نوبل 2009 آقای پرزیدنت باراک حسین اوباما
به این وسیله، انتخاب جنابعالی به عنوان برنده جایزه صلح نوبل 2009 را تبریک عرض می کنیم . شما که رهبر ابرقدرت جهان در کشوری صاحب دموکراسی هستید ، قاعدتا برای پیشبرد اهداف صلح جویانه خود، نیازی به داشتن موقعیتها و اعتباراتی از قبیل صلح نوبل ندارید و شاید اگر این جایزه به چهره های سرشناس و مقبول دیگری که در کشورهای استبدادی در حال مبارزه برای برقراری صلح و آزادی هستند اعطا می شد، می توانست جهان را سریعتر به سمت تغییرات آرام بخش سوق دهد.
عالیجناب، به عرض می رسانیم که آیت الله بروجردی (یکی دیگر از کاندیدهای معرفی شده به مؤسسه صلح نوبل) سالهای متمادیست که برای جدا کردن دین از حکومت و برگزاری رفراندومی آزاد زیر نظر ناظران بین المللی در ایران فعالیت نمودند. این اندیشمند دموکراسی خواه، به دو اصل زیر نیز معتقد هستند:
"برقراری صلح بین المللی، بدون انجام اصلاحات منطقه ای، امکان پذیر نیست".
"آوردن احکام، مجازاتها و بهانههاي ديني در امور حكومتي، صلح و امنيت جهاني را به خطر مياندازد".
گسترش تلاشهای این حامی مردم تحت ستم، با استقبال عمومی مواجه شد و همین امر، وحشت و سوء ظن حکومت ایران را برانگیخت تا آنکه در اکتبر سال 2006 به همراه صدها نفر از دستیارانش طی یک تهاجم همه جانبه حکومتی، بازداشت گردید.
ایشان بیش از سه سال است که سخت ترین شکنجه های جسمی، روحی و داروئی را در بندهای انفرادی و عمومی زندانهای مختلف ایران تحمل کرده و به انواع بیماریهای خطرناک مبتلا گردیده اند. نهادهای عالیرتبه مدافع حقوق بشر در جهان، طی بیانیه های متعدد، از حکومت ایران خواسته اند تا این زندانی عقیدتی را فورا آزاد و شرایط درمانی مناسبی را برایشان فراهم کنند و در سالهای قبل نیز خواستار برگزاری دادگاه علنی، امکان دسترسی به کل پرونده، ملاقات با وکلای آزاد و دیدار با نمایندگان خبرگزاریها شده بودند که متاسفانه تا کنون هیچ اقدامی صورت نگرفته است.
آقای رئیس جمهور؛
حکومت ایران در تداوم سرکوب و بازداشت این پیشوای مخالف ولایت فقیه و دیگر شخصیت های برجسته اصلاح طلب و آزادیخواه و حتی آحاد ملت معترض، اصرار می ورزد و تمامی شواهد، حاکی از آن است که این حکومت نمی تواند نماینده حقیقی اکثریت مردم ایران باشد، لذا از شما تقاضا داریم که در تصمیم خود برای ادامه مذاکرات خود بر سر مسائل هسته ای تجدید نظر فرمائید و از شما به عنوان برنده جایزه صلح نوبل انتظار داریم تا پیگیری نقض کامل حقوق بشر در ایران را در اولویت نخست قرار دهید.
لازم به ذکر است که پتیشن های متعددی در این راستا گردآوری شده است از جمله پتیشن زیر که در آن نزدیک به پانصدهزار نفر درخواست کمک از شما و دیگر مقامهای برجسته دنیا نموده اند.
http://www.petitiononline.com/naroda09/petition.html
در پایان یادآور می شویم که آقای بروجردی از داخل زندان، پیام تبریکی به مناسبت انتخاب حضرتعالی به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده امریکا، ارسال نمودند که در لینک زیر متن آن موجود است.
http://help-for-borojerdi.org/barackobama.htm
با سپاس
۳/۰۴/۱۳۸۸
اعتراض هواداران آقای بروجردی به ادامه سرکوب و نقض حقوق جامعه بهائیان در ایران
از زمان روی کار آمدن دولت احمدی نژاد ، سرکوب جنبشهای مدنی و دگر اندیشان و پیروان دیگر مذاهب ، شتاب بیشتری به خود گرفته که در این بین ، سرکوب هموطنان بهائی ، از موضع خصمانه تری برخوردار است . محرومیت دانشجویان بهایی از حق ادامه تحصیل ، عدم برخورداری از کمترین حقوق اجتماعی ، نقض مستمر حقوق شهروندی آنهم در پوششی از برخوردهای قانونی ! ... و حتی صدور احکام خشن و ایراد اتهاماتی واهی چون بمبگذاری و انجام عملیات تروریستی که در فضایی کاملا ابهام آمیز و بدون برخورداری از روند دادرسی منصفانه انجام می گیرد ، آینده ای تیره و تار را برای هموطنان بهایی در ایران رقم زده است .
هواداران آقای بروجردی ضمن پافشاری بر اصل آزادی عقیده و حق پرستش آزادانه پیروان دیگر ادیان و همدردي با جامعه بهائيان، خواستار اجرای کامل منشور جهانی حقوق بشر و رعایت حقوق کامل آنها در ایران می باشند .
۲/۲۱/۱۳۸۸
نامه منتشر نشده آقای بروجردی به اعضاي محترم كميسيون آمریکایی دفاع از آزادي مذهب
درود انسان خسته حال و گريخته از تنقلات مادي بر خداوند مهربان و زيبا صفت
سلام بر آزادي كه روح بشريت است و زندگي منهاي آن مرگ ذلت بار تدريجي مي باشد.
خانم ها و آقايان؛ احترام اين پيشواي مذهبي زنداني را از ميان شكنجهگاهم بپذيريد.
از اصل آزار روحي و اذيت جسمي موجود در سلولم مهم تر و اسفناك تر و دردناك تر آن است كه در كشوري محكوميت تحميلي و غير انساني را سپري ميكنم كه به نام ديانت، دين پدري اين ملت مظلوم را منهدم كرده اند و تحت عناوين مذهبي، قلب هاي مؤمنين را از هر نوع علائق معنوي و تعهدات الهي تهي نموده اند. به راستي كه اين فاجعه ملي و مدني و وجداني را به كه بگويم و به كدامين دادگاه عادله و صالحه شكايت كنم كه ثمره زحمات دينداران اصيل و شريعتمداران صادق و خداجويان استوار را بر سفره مطامع نفساني مدعيان جمهوريت و ديانت، به تاراج خودخواهيها و سلطه جوييها و كاميابيهاي نامشروع و نامعقول خويش بردند و اعتبارات قلبي و عيني و عملي انديشه متافيزيكي را به باد فنا دادند. از اين بند پر بلايم به آستان مقدس پروردگارم شكوه ميكنم و عروجي مسرّتبخش را مطالبه دارم تا با مرگم پرده از روي پليد و پست جنايتكاران روحانينما و داعيه دارمذهب، كنار بزنم و تاريخ معاصر گويا و جاويد را از اسرار پنهاني ولايت مطلقه فقيه آگاه سازم .
جناب رئيس؛ گردانندگان بزرگوار كميسيون دفاع از آزادي مذهب؛ انتظارم از تمامي مدافعين حقوق بشر و مروجين صلح و مبلغين عدالت، آن است كه با تمام قوا به پژواك دهي فريادهاي اين رعيت تحت ستم استبداد ديني برخيزند و جامعه جهاني را از اهداف بلند مدت استعمارگران ديني مطلع سازند تا ترفندهاي فريبكارانه حكام ذالوصفت ايران نقش بر آب شود. در اين مملكت، آزادي قلم و بيان و انديشه و اعتقادات مذهبي، سالها است كه مدفون گرديده و هر كس كه بر خلاف نظرات تئوريسينهاي انقلاب حاكم رأي دهد، محكوم به ربايش و حبس و استحاله در فراموشخانههاي اطلاعات و سپاه خواهد بود.
اعضاي ارجمند؛ چنانچه ارتباط با خدا دچار محوريت سانسوري شود و از برش هاي نفساني خاص رد گردد، هرگز رضايت ايزدي به دست نميآيد و رستگاري به آدمي محقق نميشود. تفتيش عقايد در ايران ولايت زده، باعث انزواي مذهب گشته و دين حكومتي جاري موجب تخريب چهره دينداران واقعي گرديده است و نسل هاي بعدي اين آب و خاك خونين، در مسير قطع كامل معنويات و مقدسات ماورائي قرار دارند. به اين خاطر از همه صاحبنظران در مسائل حقوقي و ديني و انساني و اجتماعي و اخلاقي ميخواهم تا از مجموعه توانايي هاي بالقوه و بالفعل خويش استفاده نموده و به داد آفريدگار بخشنده و بنده نواز برسند كه با افعال منفي و منهي و مخرب و مزوّر حاكمان داعيه دار اسلام، روز به روز بر تعداد منكرين يزداني اضافه شده و خالق عظيم الشان هستي در معرض اتهامات ناچسب و نامربوط قرار گرفته است .
به اين وسيله از شركت كنندگان دلسوز مذهب و عاشق كبريايي احديت ميخواهم تا از ثانيههاي تقويم عصر خطير كنوني، غافل نشوند و اهتمام جدي و جديدي را در امدادرساني به زلزلهزدگان ديكتاتوري اسلامي در ايران به كار ببندند تا ملل عالم نيز از اختلافات و درگيري ها و تو طئههاي رايج در امان بمانند.
با سپاس ، سيد حسين كاظميني بروجردي
۲/۱۹/۱۳۸۸
دعوت آقاي بروجردي به وحدت عمومي در برابر استبداد نعلين
اكنون كه به نام معنويات و مقدسات آسماني، ريشه استقلال اعتقادي و حق انتخاب در مذهب را ميزنند و ايراني نجيب و بزرگوار را در قيود نفساني خود قرار ميدهند و با سوء استفاده از ولايت الهي، توليت ملي و مذهبي و طبيعي و فكري را از جامعه هوشيار و آگاه و اصيل ايران زمين ميگيرند، لازم است تا بين تمامي ملّيون دلسوز و مذهبيون مستقل و روشنفكران آزاده و سياسيون ديكتاتورستيز و انديشمندان استبداد گريز، وحدت كلمهاي وسيع و گسترده و همه جانبه صورت بگيرد كه خالي از موضع گيريهاي سليقه اي و عقيدهاي و حزبي و شخصي باشد كه تنها راه نجات جمهوريت و ديانت و مملكت و ملت گرانقدر، در همبستگي دائمي و بي قيد و شرط و فرا محيطي است.
من بعنوان يك پيشواي مذهبي مخالف اسلام دولتي، دست خود را به سوي همه مصلحان و عدالتخواهان و آزادگان داخل و خارج دراز ميكنم و اعلام خدمتگزاري و كوچكي به همه عاشقان ايران اسير نعلين مينمايم و حساسيت زمان حال را خاطر نشان ميكنم كه هر گونه تعلل و ترديد در ورود به اين حلقه ناجيان ملت را، شركت در خون رعيت بي دفاع و تداوم در حصر مناديان محبت و عزت ميدانم و استمرار ذلت و نكبت و خفت اين مرز و بوم ميبينم كه هر ثانيه در اين بحرانگاه ايام، فاجعههاي تاريخي و ماندگاري را عارض ميسازد.
به اميد تحكيم مودت همه زنان و مردان خاك پاك ايران، در برابر زورگويان و تروريست پروران و خونخواران.
سيد حسين كاظميني بروجردي
۲/۱۸/۱۳۸۸
روحانی مخالف دین سیاسی در ایران مورد شکنجه قرار گرفت
مطلب ذیل در روز چهارشنبه مورخه 6 می 2009 در سایت خبری معروف آمریکایی نیوز مکس به قلم چهره سرشناس، روزنامه نگار و نویسنده آمریکایی جناب آقای کنت تیمرمن تحت عنوان : « روحانی مخالف دین سیاسی در ایران مورد شکنجه قرار گرفت » درج گردید که در بین سایر رسانه های اروپایی و آمریکایی بازتاب گسترده ای داشت.
نیوز مکس:
روحانی ایرانی معترض که در سال 2006 به همراه صدها تن از هوادارانش بازداشت گردید، روز سه شنبه پس از انتشار بیانیه ای مبنی بر: درخواست از سازمان ملل براي برگزاري یک رفراندوم آزاد در ايران، در زندان بشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
روحانی زندانی سید حسین کاظمینی بروجردی می گوید: در یک همه پرسی آزاد باید به نسل قدیم و جدید اجازه داده شود تا کاملاً مستقل و مختار، حکومت خویش را انتخاب نمایند.
در سال 1997 جنبش ملی طرفدار نظارت بین المللی بر انتخابات با حمایت گسترده مردم و انتخاب روحانی سیاسی اصلاح طلب، محمد خاتمی بعنوان رئیس جمهور، پیروز شد؛ اما دو سال بعد، خاتمی خود جنبش دانشجویی را به شدت سرکوب کرد!
آقای بروجردی در نامه ای به دبیر کل سازمان ملل، بان کی مون، اظهار داشت که رژیم ایران وی را به دلیل مخالفتش با امتزاج دیانت و سیاست زندانی کرده است. او یکی از چند روحانی بلندپایه ایست که دادگاه ویژه روحانیت آنها را به دلیل مخالفت با تز مجعول ولایت مطلقه فقیه که مندرج در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است، محکوم کرده است!
تا این اواخر او میتوانست با خانواده اش تماس تلفنی کوتاهی داشته باشد. بعضی از این مکالمات بوسیله اینترنت به بخش فارسی صدای آمریکا و رادیو اسرائیل فرستاده شده است. او در تماس اخیرش از خانواده و هوادارانش خواسته است تا انتخابات ریاست جمهوری را تحریم کنند؛ چرا که همه نامزدهای موجود، منتخب دولت می باشند.
روز سه شنبه رئیس زندان یزد که بروجردی در آن نگهداری میشود، به خانواده او گفته است که او بخاطر آخرین بیانیه اش، از حق مکالمه تلفنی محروم شده و در زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. به گفته یکی از هواداران وی به نیوز مکس ،اکنون از وضعیت او هیچ اطلاعی در دست نمی باشد.
در نامه ای جداگانه که روز سه شنبه 5 می 2009 به نیوز مکس ارسال شد، در آن نامه بروجردی از شورای امنیت سازمان ملل خواسته است تا به مردم ایران برای ایجاد حکومتی دموکراتیک کمک کند و در نا آرامی های لبنان، فلسطین،عراق و افغانستان، حکومت دیکتاتوری ایران را متهم بداند.او گفته است که همه این نا آرامی ها در نتیجه فقدان همه پرسی آزاد در ایران است.
۲/۱۶/۱۳۸۸
بیانیه رسمی آقای بروجردی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری
آیا در حاکمیتی که صاحبان این آب و خاک، طفیلی ولی امر باشند، می توان به يك انتخابات آزاد و مستقل دست یافت؟! آیا امكان دارد از قیچی سانسور شورای نگهبان و وزارت کشور و بیت رهبری، چهره آزاده و دلسوزي بیرون آید تا اشک از دیدگان فرزندان ایران زمین بزداید؟! آیا افکار عمومی ملت نجیب و غیور و وطن خواه و خداجو، جایی در صندوق های رأی دارد؟!
این هیئت حاکمه دیکتاتور، حتی به خودی هایشان نیز رحم نمی کند. آنگاه که نور چشمی بنیانگذار حکومت، پرده از اسرار مافیایی پشت پرده نظام اسلامی کنار زد و گفت: " تنها با یک ساعت خوابیدنم، میلیونها رأی در بایگانی وزارت کشور جابه جا شد و من اينك بازنده بازیهای چپ و راست ایران هستم " پس چگونه پست ریاست جمهوری را مهم و معتبر و مفید به حال کشور بدانیم در حالی که تمام اختیارات اجرایی و اعتباری، در حوزه ولایت مطلقه فقیه است که آن هم به وسیله یک گروه تصمیم گیرنده پنهانی، اعمال نظر و غرض می گردد.
هر کسی که کاندیدای این منصب می شود بداند که هر نوع بی اعتنایی به خواست ملت و پشت کردن به نیازهای مشروع و معقول مردم، خشم خداوند و رعيت مظلوم و محروم ایران را در پی خواهد داشت.
خداوندا؛ بر این سرزمین مقدس ترحم کن و آن را از لوث وجود دژخیمان ضد بشر پاک نما.
سيد حسين كاظميني بروجردي
۲/۱۵/۱۳۸۸
نامه سرگشاده آقای بروجردی به مجمع تشخیص مصلحت نظام
رياست محترم مجمع تشخيص مصلحت نظام
درود بر مصالح عالي ملت مظلوم ايران و سلام بر مصلحت انديشان بندگان بي پناه خداوند رعيت نواز
به راستي فلسفه انعقاد اين تشكيلات چيست و علت كثرت چاقوهاي ولايتي و قيچيهاي مصلحتي و تيشههاي حكومتي در اين رژيم عجيب و غريب چه ميباشد؟
آيا تعدد نهادهاي ناموزون و نامعقول و نامتعارف در اين حكومت، ترفيع و تكامل استعدادهاي استبدادي نيست كه شكننده امواج دموكراسي بوده و سرعتگيرهايي براي اجراي عدالت مي باشد و نهايتاً حصارهايي براي آزادي رأي عموم و كمربندهايي براي به تنگنا كشاندن استقلال فردي و جمعي مردم و محدوديت هاي سحرآميزي براي اعتبارات خداداده رعيت ايراني خواهد بود؟
آقاي رئيس ؛
آيا اظهارات عضو كميسيون اجتماعي مجلس و همچنين تدوينگر نقشه فقر كشور را كه در جرايد خودتان منعكس شده است ملاحظه كردهايد كه ميگويند خط فقر به حد هشتصد و پنجاه هزار تومان رسيده است و هشتاد درصد مردم پايتخت زير خط فقر زندگي ميكنند؟ آيا باز هم به اين جمهوري اسلامي خويش ميباليد و نظام شاهنشاهي را مظهر فقر و فلاكت ميخوانيد؟ با وجود منابع عظيم معدني و مخازن بينظير طبيعي و ثروت هاي بيپايان ملي، چه پاسخي به اين آمار و ارقام وحشتناك و ذلت بار داريد؟
آيا با وجود چنين نيازمنداني، به حماس و سيد حسن نصرالله كمك ميكنيد؟ آيا غيرت ديني و ميهني و انساني شما ايجاب ميكند كه باعث گدايي و حقارت و فروپاشي مردمي شويد كه سي سال قبل به خيال آنكه در بهشت تبليغ شده شما جاي ميگيرند و در ناز و نعمت ولايت مطلقه فقيه مستقر ميشوند، خون هاي بسياري را نثار كردند تا سفره روحانيون درباري گشوده شود و كار به اينجا بكشد؟!
آيا وعدههاي دروغين گذشته و دولت هاي پليسي امروز و سركوب گسترده و خفقان دائمي كنوني، خواسته جواناني بود كه در انقلاب و جنگ سينه سپر كردند و ايثارگرانه از حق حيات خود گذشتند تا "يخرجون الناس من دين الله افواجا" شكل بگيرد و استحاله فكري و فرهنگي به نهايت خود برسد؟!
آقاي رئيس، چگونه است كه فرو رفتن در باتلاق فلسطين و انرژي هستهاي از مصالح بزرگ شما است، اما دهن كجي و بي اعتنايي به خواستههاي اقتصادي و اجتماعي و اعتقادي ملت با ذائقه شما ناسازگار می باشد؟
آيا ميتوانيد از اين حقيقت بگذريد كه چنانچه يك رفراندوم واقعي و آزاد صورت بگيرد، تمايلاتي در فرائض ديني و مقدسات مذهبي و تعهدات معنوي در جمهوريت به معناي اكثريت ديده نخواهد شد؟ آيا به زندان كشيدن يك پيشواي مستقل ديني موجب تداوم عمر ديكتاتوري ميشود؟ آيا پر كردن كشور از انواع زندان هاي مخفي و علني و سرازير نمودن اقشار مختلف مردم به اين محبس ها و توسعه دادن بازداشتگاه هاي 209 و سپاه كه مخصوص شكنجه دادن و اقرار گرفتن هاي دلخواه و ايدهآل است، سبب ازدياد حيات چنين حكومتي ميشود؟ آیا به صرف آنكه ميگوئيد زنداني سياسي نداريد همه چيز تمام ميشود؟ آيا اين روحاني آزاديخواه به غير از اين فريادها ، گناه ديگري داشته است كه سال ها به اذيت و آزار او و خانواده و نزديكانش مبادرت نموده اند؟
اميدوارم كه در آستانه انتخابات رياست جمهوري، جواب قانع كنندهاي به ملت هاي جهان بدهيد.
درخواست آيت الله بروجردي براي استرداد اسناد و مدارك مصادره شده خويش
1- مدارك تحصيلي و تقديرنامههاي غير قابل برگشت كه از دوران تحصيل در حوزه هاي علميه بروجرد، قم و تهران، توسط اكابر علماي وقت به ايشان اعطا شده بود و گوياي مقامات علمي اين پيشواي مخالف حكومت ديني است.
2- رساله هاي چندگانه و آثار قلمي منتشر نشده اي كه نتیجه سالها تحقیق، کاوش فنی، مذهبی و آموزشی بوده است که شامل: پاسخ به مجموعه عظيمي از سئوالات و ابهامات روز در موضوعات مختلف ديني و علوم انساني؛ ارائه تفاسير جديد و صلح جويانه از آيات قرآن؛ دفاع از آزادي و كليه حقوق انساني؛ همچنين ارائه براهين قاطع و مستند در رد تئوري ولايت فقيه و نفي تبعيض ها، مجازاتهاي خشن فقهي و تروريسم اسلامي.
لازم به توضيح است در سال 1381، همزمان با ارائه " رساله آزادي " به وزارت ارشاد براي دريافت مجوز چاپ، مسئولين مربوطه اعلام نمودند: " تحت هيچ شرايطي اجازه صدور مجوز چاپ براي آثار قلمي آقاي سيد حسين كاظميني بروجردي را نداريم! "
3- قرآنهاي خطي و قديمي و ناياب مربوط به ادوار گذشته.
4- كتب خطي و تك نسخه كه جزو آثار قلمي مؤلفان معتبر ديني، طي سده هاي گذشته بوده است.
همچنين آقاي بروجردي، از نهادها و چهره هاي فعال در عرصه حقوق بشر درخواست نموده اند كه با به كارگيري اهرمهاي قانوني و حقوقي، در باز پس گيري اين گنجينه ارزشمند، مساعدت فرمايند.