۸/۲۱/۱۳۸۷

انتقادات مهندس طبرزدی از آیت الله بروجردی و پاسخ ما

1- « خوانندگان عزیز آگاه هستند که ما از آقای بروجردی به صفت این که یک زندانی سیاسی است حمایت می کنیم . »
2- « اخیرا دیده شد که آقای بروجردی خودش را پیشوا و امام و رهبر معرفی کرده و از موضع مدعی العموم حرف می زند. ضمن این که ایشان از طرفداران پر و پا قرص اسلام اخباری است که در کتاب خود که در سال ۱۳۷۸ منتشر شده و نام آن را کتاب حکیم گذاشته ، این واقعیت را به خوبی نشان داده است. به همین دلیل ما بر این باور هستیم که دفاع از آقای بروجردی به عنوان زندانی سیاسی غیر از این است که بخواهیم از او یک رهبر دینی بسازیم و در این زمینه باید مسئولانه عمل کرد. »
3- « هنوز فراموش نکرده ایم که در سال ۱۳۷۳ در هفته نامه ی پیام دانشجو درباره ی گروه طالبان در اففانستان که به تازگی سر درآورده بودند و همگان از آن ها حمایت می کردند ، نوشتیم : طالبان آمریکا در افغانستان . و بعداً معلوم شد که امریکا ، طالبان را علم کرد و بعدا پشیمان شد و هنوز هزینه ی این بی تدبیری خود را پرداخت می کند. بدون این که قصد مقایسه ی بروجردی و همراهان او با طالبان را داشته باشیم ، خوانندگان را به داوری در این زمینه فرا می خوانیم . »
4- « شایان توجه است که مهندس طبرزدی برای دفاع از آقای بروجردی از خانم پور فاضل درخواست کرد که وکالت ایشان را بپذیرد، اما این دفاع به مفهوم تایید نظرات دینی آقای بروجردی یا برخی اقدامات سیاسی او نیست . »
پاسخ ما :
موارد فوق بخشی از انتقادات مهندس طبرزدی از آیت الله بروجردی می باشد . لذا صرفا برای تنویر افکار عمومی و شبهه زدایی از موارد منتسب به این روحانی مبارز ، بخش به بخش اقدام به پاسخگويي مي نمائيم :
1 ) خدمت جناب مهندس طبرزدی و همکاران محترمشان معروض میدارد که به نظر اینجانب مهمترین دلیل ایجاد چنین سوء تفاهمات خسارت بار در مسئله آیت الله بروجردی که در حال حاضر با تمام وجود مبارزه اي همه جانبه را با دیکتاتوری دینی شروع نموده و در اين پيكار چشم انتظار حمايت و همراهي ديگر مبارزان وطني ست ، این مي باشد که عزیزان در بیان انتقاداتشان ، تفاوتی بین این مسئله قائل نیستند که ایشان یک زندانی عقیدتی است و نه یک زندانی سیاسی . آشکار است که مهمترین شعار آیت الله بروجردی شعار جدایی دین از سیاست و یا به تعبیری دیگر جدایی دین از حکومت و قدرت مي باشد . شعاري كه تا كنون هزينه هاي بسيار هنگفتي در موجوديت اعتباري و اعتقادي براي ايشان داشته است . بام آزادی به عنوان تریبون رسمی آیت الله بروجردی به تمام مبارزان سیاسی تاکید مینماید که نگرانی شما از اینکه بروجردی بخواهد نقش خمینی دوم را بازی کند کاملا بیهوده و بی معناست . اطاله کلام مجال بازگو کردن تفاوتهای فاحش در حرکت اعتراضی آیت الله بروجردی با انقلاب 57 آقای خمینی را نمی دهد ، لیکن آنهایی که هنوز حافظه تاریخی شان کار می کند خوب می دانند که خمینی قبل از پیروزی انقلاب 57 داعیه تشکیل حکومت اسلامی را داشت و در این خصوص اقدام به نگارش کتاب ولایت فقیه و حکومت اسلامی نمود و در آن به صراحت از اهداف و ایده های مرتجعانه اش سخن بمیان آورده بود ؛ حال اگر طبقه روشنفکر آنروز ما اسیر بی منطقی و احساسات زودگذري از جنس بی منطقی حاکم بر روشنفکری امروز ما گردید ، این دلیل نمی شود که خود را از هرگونه خطا و لغزش در راهبري افکار عمومی جامعه آنروز مبرا بداند.
جناب مهندس طبرزدی ، اصلا قرار نیست آیت الله بروجردی جای کسی را در تصاحب کرسی های حکومت و قدرت تنگ نماید زیرا نزديكي ايشان به سياست و حكومت ، ناقض اعتقاد وي مبني بر جدایی دین از سیاست خواهد بود . ایشان حتی اصراری به تغییر رژیم آخوندي در ایران ندارند بشرطی که این حکومت حاضر به اعطای آزادی مطلق به شهروندان باشد و دست از سركوب لايه هاي جامعه ايراني بر دارد. لذا نگرانی های شما و دیگر دوستانتان در این باره بی دليل است زیرا پر واضح است كه سهم خواهی از قدرت ، مختص تشكيلات حزبي و فعاليتهاي سیاسی است . آیت الله بروجردی نزدیک شدن روحانیت ( به عنوان نمادهای عینی دین ) به حکومت را از تسونامی بدتر و مخربتر می داند . ایشان به دفعات این دیدگاه را عنوان نموده است .
جناب مهندس طبرزدی ؛ تنها دغدغه ی آیت الله بروجردی بعنوان یک روحانی صاحبنظر و یک اسلام شناس فرا دینی ، باورهای دینی جامعه است همانگونه که دغدغه شما بعنوان یک فعال سیاسی ، ايجاد تغييراتي در نهاد حکومت و قدرت بر پايه خواسته هاي حزبي تان مي باشد . آیت الله بروجردی اگر می خواست وارد بازار مکاره حکومت و سیاست بشود لزومی نداشت که اینگونه خود و خانواده و یارانش را در برزخی دهشتناک بیندازد .
با توجه به محبوبیت مردمي و همچنين استعداد و توانایی های وی در قلم و بیان، طی سالهای گذشته بارها به ایشان پیشنهاد مناصب مهمی از جانب حکومت شده بود ( برای تطمیع و کنترل ایشان و پدرش آیت الله سید محمدعلی کاظمینی بروجردی ) ولی ایشان هرگز نخواست نان را به نرخ روز بخورد ؛ زیرا ایشان کاملا به اعتقادش مبنی بر لزوم جدایی دین از حکومت پایبند بوده و مي باشد.
جناب مهندس طبرزدی ؛ نهاد دین برای اعتلای اخلاقیات و معنویات جامعه است ؛ اگر آيت الله بروجردي مي گويد دين روح جامعه است به هيچ وجه ناقض ديدگاههايش نيست ، چرا ؟ چونكه وجود دين و باورهاي مذهبي در هر جامعه اي يعني باروري عدالت در آن جامعه . اجتماعي كه تهي از عدالت و وجدان باشد ، قانون جنگل را تداعي مي نمايد .
2 و 3 ) در پاسخ آقای طبرزدی باید بگویم شما دقیقا در این نوشتار معتقدات آیت الله بروجردی را با استفاده از ترفندهای خاص سیاسیون در بیان و گفتار، همردیف با طالبان عنوان کردید ! این بسیار جای تأسف و تعجب دارد که مبارزات و اقدامات چنین انسان آزاده ای را همردیف اقدامات طالبان می دانید ! دقت داشته باشید که القاء این گونه اتهامات و شبهات به ایشان ، مغایرتی با ادبیات رژیم دیکتاتوری ایران در ترور شخصیتی آیت الله بروجردی ندارد و قبل از اينكه بخواهد به وجهه مبارزاتي ايشان لطمه بزند ، خداي ناكرده باعث ايجاد بدبيني هايي به تاريخ درخشان شما در مبارزه با رژيم مذهبي ملايان خواهد گرديد. تحلیل بنده این است که شما از مجاهدات ، اندیشه ها و تلاشهای 30 ساله ایشان در مخالفت با ولایت فقیه و غبارزدایی از باورهاي دیني ايرانيان ، بدلیل تخریبهای گسترده صورت گرفته توسط رژیم ولایت فقیه اطلاع دقيقي نداريد . امیدوارم پاسخ مناسبی برای چنین اظهار نظری داشته باشید و یا اینکه سعی در اصلاح و یا شفاف سازی نظراتتان داشته باشید .
جناب مهندس طبرزدی ، آموزه هاي ديني آيت الله بروجردي بر اين مهم تأكيد مي نمايد كه شما آزاديد كه نه تنها از ايشان انتقاد كنيد بلكه حتي آزاديد خشن ترين الفاظ را به ايشان نسبت بدهيد زيرا به عنوان يك انسان حق آزادي بيان و عقيده را براي شما محترم مي دانيم . با اين وجود جنابعالي باید سند قابل قبولی ارائه کنيد که در جایی آیت الله بروجردی خود را امام معرفی کرده باشد . اگر مدرکی در این زمینه دارید لطفا ارائه نمایید تا حداقل صحت ادعایتان روشن شود . صد البته که ایشان سابق بر این امامت مسجد همت آباد تهران را بر عهده داشتند ولی این کجا و آن کجا ؟!!
دیگر اینکه شما در نوشتارتان به کتاب حکیم ایشان استناد می کنید و اینگونه نتیجه گیری می کنید که ایشان طرفدار اسلام اخباری است . باید به عرض شما برسانم انصاف حکم می کند برای اظهار نظر درباره اندیشه های هر شخص باید مجموعه آثار ایشان به نقد کشیده شود و نه یک اثر . آیا رساله آزادی ایشان را که در آن ایشان قرائت واقعی خود را از اسلام بیان می کند ملاحظه کرده اید ؟. انصافتان کجاست آقای طبرزدی ؟! اگر قرائت طالبان از دین همان است که آیت الله بروجردی در رساله آزادی می گوید ، باور بفرمایید از همین فردا من با افتخار طرفدار پروپا قرص طالبان خواهم شد !! در ضمن چرا از اسلام اخباری یک هیولا می سازید گویی چه خبر است ؟! اگر مختصر کنکاشی در این باره می داشتید متوجه می شدید که مهمترین اختلاف اسلام اخباری با طرفداران اسلام سیاسی در این است که اخباریون ، تشکیل حکومت اسلامی را بجز برای مصلح آخر الزمان برای هیچ کس دیگری مجاز و مشروع نمی دانند . مهمترین دلیلشان هم همین بیلان برجای مانده در تخریب های اعتقادی حکومت فعلی در طول سه دهه گذشته می باشد و این یعنی اینکه دین نمی باید قاطی حکومت شود .
حال جناب طبرزدی عزیز لطفا به صراحت بفرمایید اعتقاد شما درباره فکر جدایی دین از حکومت چیست؟ در تمامی برهه های تاریخی آنگاه که فردی در هر مسئله ای مي خواست انديشه اي نو و حرف جدیدی برای گفتن داشته باشد ،حتما می بایست با در نظر گرفتن شرايط زمان ، آرام آرام اقدام به انتقال آن مفاهیم می نمود. در غیر آن صورت جامعه پس میزد . فرد مجبور است اول زمینه چینی کند تا افکار عمومی آماده گردد سپس اقدام به عرضه کالای فکری جدیدش نماید و گرنه در موفقیتش امید چندانی نیست . اگر اختلافی را در گفتمان دینی کتاب حکیم و رساله آزادی می بینید دلیلش همین است . بی پرده بگویم آیت الله بروجردی با تحریر رساله آزادی یک رنسانس اعتقادی را پی ریزی نمود . اي كاش بزرگان عرصه مبارزه مختصر توجهي به اين اثر مي داشتند . البته بعضی از روشنفکران فعلی ، این را فهمیده اند ولی اکثریت دارند در مقابل این تفکر بي دليل مقاومت می کنند ، مقاومتی که جز بالا رفتن هزینه های رسیدن به دمکراسی ، چیزی عاید جامعه ستم زده ایران نمی کند . شاید فکر کنید که این هم یک توهم و خیالبافی دیگري است ولی با کمی تأمل و تدبر در واژه هاي این کتاب متوجه عرایض بنده خواهید شد . لذا مجدانه شما دوست گرامي را به دوری از هر گونه تعصب در بازنگري اندیشه های ایشان دعوت می نمایم .
جنابعالی از آیت الله بروجردی انتقاد می کنید که چرا ایشان خود را پیشوا و رهبر میخواند در حالی که تنها دغدغه ایشان نجات دین است ولی دل نگرانی شما رهبریت سیاسی ست و نه رهبریت دینی و ادبیات این دو میلیاردها سال نوری از هم فاصله دارد . ایشان خود را یک پیشوای دینی می داند و نه یک پیشوای سیاسی ! ایشان دارد یک گفتمان خاص دینی را عرضه می دارد . هر کسی که در بیان یک فکر جدید و یک تز و اندیشه ای دینی جلودار همه باشد و گروهي از جامعه نيز به تأييد انديشه ايشان مبادرت نمايند، خواسته یا ناخواسته ايشان دارد پیشوایی می کند . لزومی ندارد شما از ایشان یک پیشوای دینی بسازید . جلسات دینی ده ها هزار نفری ایشان ، آنهم با وجود بایکوت کامل و حصرها و ایذاء ها و تنگناهای امنیتی و بدون بهره گیری از حمایت جراید و علی الخصوص حضور بیش از یک صد هزار نفر در آخرین گردهمائی مذهبی وی در سال 85 با آنهمه تهدید و تخریبهای صورت گرفته ، خود مؤید آن است که جمعیت کثیری از مردم مسلمان و حتی غیر مسلمان در ایران از آیت الله بروجردی ، به پاس اعتقادات فرا دینی و صلح طلبانه وی ، مهر تأییدی بر پذیرش پیشوایی دینی ایشان زده اند ، زيرا ايشان تكيه بر خداوندگار تمامي اديان ميكند و نه دين اسلام . خوشبختانه در این زمینه اسناد کافی برای اقناع شما موجود است . البته تز جدایی دین از حکومت تز جدیدی نیست كه بروجردي مخترع آن باشد اما نکته قابل تأمل این است که آیا در حال حاضر به غیر از ایشان شخص دیگری اینگونه خود را در گود تهدیدها و شکنجه ها و مبارزه برای این فکر قرار داده است ؟ چه کسی بجز ایشان اینگونه بر روی خط قرمزهای رژیم ایستاده و حاضر نیست ذره ای از مواضع خویش عقب نشینی کند ؟ روحانیونی که معتقد به چنین قرائتی هستند ، یا فکرشان را در پستوی مغزشان مخفی کرده اند ، یا اعتقادی به کارشان ندارند و یا توانشان به تأثیرگزاری و گستردگی تلاشهای آیت الله بروجردی نبوده و گرنه همه می دانیم بغیر از آیت الله بروجردی ، زندانیان اعتقادی بیشماری هم اکنون در سیاهچالهای رژیم در حال پوسیدن هستند .
اما سئوال قابل تأمل این است که مگر بروجردی چه می گوید که دیگران قادر به بازگو کردن آن نیستند؟ چه دلیلی دارد که از بین این همه صداهای مخالف ، حمایت های بیشمار مردمی تنها از ایشان صورت می گیرد ؟ این مردم هستند که ایشان را به عنوان یک پیشوای مذهبی انتخاب کرده اند و نه خود ایشان . ( زیرا مطالبات وی ، خواسته ها ي ميليونها انسان مخالف دين سياسي است )
دیگر اینکه شما به نوشته های چند سال قبل ایشان استناد می کنید و نظرات آن موقع ايشان را با شرايط فعلي قياس مي كنيد . پر واضح است كه فكر آدمي در گذر حوادث و انتقاد آبديده مي شود . آيا ديدگاههاي سياسي و مبارزاتي 20 سال گذشته شما با انديشه هاي كنوني تان يكي است ؟ اگر به مطالب روزنامه ای به سردبیری شما در ده بیست سال قبل برگردیم ، شما در آن زمان شخص رهبر را که حتی آیت الله هم نبود با عناوین آیت الله العظمی و حتی امام خطاب قرار دادید که باعث تعجب خیلی ها شد ! حال شما بگویید بروجردی خود را امام می خواند یا شما دیگران را ؟ ( امیدوارم خوانندگان محترم تحلیل های بنده را تعبیر به اتهام ارتباط جناب مهندس طبرزدی با رژیم غیر دمکراتیک ملایان نکنند چراکه بنده به هیچ عنوان چنین نظری درباره ی ایشان ندارم . )
با توجه به توضیحات ماسبق به اینکه ایشان اعتقادی به سیاست و چارچوبهای رایج در آن ندارد ، اثبات اینکه مراد ایشان از واژه مدعی العموم ، تنها مدعی العموم دینی است و نه چیز دیگر ، کاملا ساده بنظر میرسد.
جناب مهندس طبرزدی گرامی ؛
آیا غیر از این است که مردم ایران ، خواستار حق پرستش آزادانه برای خود هستند ؟
آیا غیر از این است که ملت بیچاره ایران خواستار برچیده شدن استبداد دینی از روزگار خویش اند ؟
آیا غیر از این است که مردم ایران با وجود داشتن ذخایر سرشار نفت و گاز صرفا بدلیل بی کفایتی حکومت آخوندی در اوج فلاکت و بیچارگی دست و پا می زنند ؟
آیا غیر از این است که مردم از نظام ستمديني خسته شده اند؟
جناب مهندس طبرزدی بزرگوار؛ آیا صدای آیت الله بروجردی پژواک صدای مردم ایران نیست ؟ آیا این خواسته ها ، مطالبات مردم ایران نیست ، خواسته هایی که بدلیل وجود جو استبداد و سرکوب وتحقیر در ایران ، تاکنون قادر به بازگو کردن آنها نبوده اند ؟! آيا اگر كسي پيدا شود كه به نيابت از مردم خواسته هايشان را در جوامع بين المللي مطرح نمايد و بلندگوي آنها باشد خوب است يا نه ؟ به نظر شما کسی که با پرداخت هزینه های گزاف می آید و با تمام وجود از حقوق مادی و معنوی مردم ایران دفاع می کند باید مورد حمایت قرار گیرد یا اینکه به تهمت برود ؟
امروز بروجردی یک شخص نیست ، یک اندیشه است . کسانی که شما آنها را به عنوان طرفدار و هوادار ایشان می شناسید ، طرفدار اندیشه و فکر ایشانند و نه خود ایشان . لذا ما حمایت از آیت الله بروجردی را پاسداشت حقوق بشر و آزادی بیان و عقيده مي دانيم ، زیرا در حال حاضر آیت الله بروجردی تنها روحانی در ایران است که توانسته است با ارائه ی یک اندیشه فرامذهبی ، پیروان ادیان مختلف را یکجا در کنار هم گرد آورد ! آیا انجام چنین کاری زیبا و در عین حال حیرت آور نیست ؟ حال شما ایشان را با طالبان یکی می دانید ؟!!!
4) شما می فرمایید که حاضر به تأیید نظرات دینی و سیاسی ایشان نمی باشید . باید خدمتتان معروض بدارم که ایشان هیچگونه فعالیت سیاسی نداشته اند که شما بخواهید آنها را تأیید و یا رد بکنید . اما لازم است در اینجا برخی از نظرات دینی ایشان را به اطلاع شما و عموم هموطنان برسانم تا بلکه مشخص شود کدامیک از نظرات دینی ایشان را مورد تأیید شما نمی باشد :
1- توقف اجرای احکام سخت و خشن و غیر انسانی از جمله اعدام ، سنگسار، قطع اعضاء ، شکنجه و حتی زندان
2ـ اعطاي حق آزادی پرستش برای تمامی پیروان دیگر ادیان از جمله مسیحی ، یهودی، زرتشتی، مسلمانان اهل تسنن و ...
3ـ جدایی دین از حکومت
4ـ تساوی حقوق زن و مرد
5ـ عدم تبعیض ، برابری و تساوی حقوق تمامی احاد مردم دنیا بعنوان بندگان خداوند بنده نواز
6- آزادی فکر و اعتقاد و اندیشه
7- احترام به آزادی بیان و قلم
8- صلح طلبی و نفی جنگ و خشونت طلبی
9- اجرای کامل مفاد تصریح شده در اعلامیه جهانی حقوق بشر
10- آزادي مطبوعات و جرايد
جناب مهندس طبرزدی ؛
آیت الله بروجردی در حال حاضر یک فرصت ایده آل برای نجات ملت ایران است . ایشان تاکنون در برابر تمامی فشارهای وارده از طرف رژیم بر علیه خود، خانواده و پیروانش ایستادگی کرده اما معلوم نیست در صورتی که حمایت مؤثری از طرف شما و دیگر دوستان مبارز از ایشان صورت نگیرد ، این وضع ادامه داشته باشد ؛ در این صورت چه جوابی به تاریخ معاصر خواهید داشت ؟
از شما و تمامی مبارزان آزاده ي وطنی تقاضامندم که هر گونه اختلافات سیاسی و اعتقادي را کنار بگذارید و خالی از هرگونه بی اعتمادی و حس رقابت ناسالم که باعث ریختن آب به آسیاب دشمن می گردد ، برای نجات وطن همدل و همصدا شویم . امید بسیار دارم این جوابیه نسبتا طولانی باعث رنجش خاطر جنابعالی نشده باشد بلکه باعث تداوم دیالوگ و فضای نقادی در جامعه گردد .
در پايان با تمام وجود آرزوي پيروزي و موفقيت شما در مسير سخت و دشوار مبارزه براي دمكراسي را از خداوند بزرگوار خواستارم .
با احترام و عرض جاودانه ترین درودها خدمت شما و تمامی مبارزان آزاده وطن
علی پایدار