۳/۰۴/۱۳۸۸

اعتراض هواداران آقای بروجردی به ادامه سرکوب و نقض حقوق جامعه بهائیان در ایران

با تشدید روند دستگیری و بازداشت و همچنين تهديد به اعدام جمع ديگري از هموطنان بهائی در روزهای اخیر ، هواداران آقای بروجردی خواستار رسيدگي و توجه بیشتر جامعه جهانی نسبت به نقض مستمر حقوق اولیه بهائیان در ایران می باشند . با این وجود هواداران آقای بروجردی ، بر این باورند که متاسفانه مسئله حقوق بشر در معادلات و روابط پشت پرده دولتها ، همواره قربانی منافع زودگذر و مصلحت اندیشی های سیاسی می گردد ؛ فلذا این مهم بر دوش مجموعه اپوزیسیون است که در برابر استبداد نعلین ، پژواک فریادهای خفه شده جامعه خسته ایرانی باشند .
از زمان روی کار آمدن دولت احمدی نژاد ، سرکوب جنبشهای مدنی و دگر اندیشان و پیروان دیگر مذاهب ، شتاب بیشتری به خود گرفته که در این بین ، سرکوب هموطنان بهائی ، از موضع خصمانه تری برخوردار است . محرومیت دانشجویان بهایی از حق ادامه تحصیل ، عدم برخورداری از کمترین حقوق اجتماعی ، نقض مستمر حقوق شهروندی آنهم در پوششی از برخوردهای قانونی ! ... و حتی صدور احکام خشن و ایراد اتهاماتی واهی چون بمبگذاری و انجام عملیات تروریستی که در فضایی کاملا ابهام آمیز و بدون برخورداری از روند دادرسی منصفانه انجام می گیرد ، آینده ای تیره و تار را برای هموطنان بهایی در ایران رقم زده است .
هواداران آقای بروجردی ضمن پافشاری بر اصل آزادی عقیده و حق پرستش آزادانه پیروان دیگر ادیان و همدردي با جامعه بهائيان، خواستار اجرای کامل منشور جهانی حقوق بشر و رعایت حقوق کامل آنها در ایران می باشند .

۲/۲۱/۱۳۸۸

نامه منتشر نشده آقای بروجردی به اعضاي محترم كميسيون آمریکایی دفاع از آزادي مذهب

زمان: 14 ارديبهشت ماه 1388

درود انسان خسته حال و گريخته از تنقلات مادي بر خداوند مهربان و زيبا صفت
سلام بر آزادي كه روح بشريت است و زندگي منهاي آن مرگ ذلت بار تدريجي مي باشد.
خانم ها و آقايان؛ احترام اين پيشواي مذهبي زنداني را از ميان شكنجه‌گاهم بپذيريد.
از اصل آزار روحي و اذيت جسمي موجود در سلولم مهم تر و اسفناك تر و دردناك تر آن‌ است كه در كشوري محكوميت تحميلي و غير انساني را سپري مي‌كنم كه به نام ديانت، دين پدري اين ملت مظلوم را منهدم كرده اند و تحت عناوين مذهبي، قلب هاي مؤمنين را از هر نوع علائق معنوي و تعهدات الهي تهي نموده اند. به راستي كه اين فاجعه ملي و مدني و وجداني را به كه بگويم و به كدامين دادگاه عادله و صالحه شكايت كنم كه ثمره زحمات دينداران اصيل و شريعتمداران صادق و خداجويان استوار را بر سفره مطامع نفساني مدعيان جمهوريت و ديانت، به تاراج خودخواهي‌ها و سلطه جويي‌ها و كاميابي‌هاي نامشروع و نامعقول خويش بردند و اعتبارات قلبي و عيني و عملي انديشه متافيزيكي را به باد فنا دادند. از اين بند پر بلايم به آستان مقدس پروردگارم شكوه مي‌كنم و عروجي مسرّت‌بخش را مطالبه دارم تا با مرگم پرده از روي پليد و پست جنايتكاران روحاني‌نما و داعيه دارمذهب، كنار بزنم و تاريخ معاصر گويا و جاويد را از اسرار پنهاني ولايت مطلقه فقيه آگاه سازم .
جناب رئيس؛ گردانندگان بزرگوار كميسيون دفاع از آزادي مذهب؛ انتظارم از تمامي مدافعين حقوق بشر و مروجين صلح و مبلغين عدالت، آن است كه با تمام قوا به پژواك ‌دهي فريادهاي اين رعيت تحت ستم استبداد ديني برخيزند و جامعه جهاني را از اهداف بلند مدت استعمارگران ديني مطلع سازند تا ترفندهاي فريبكارانه حكام ذالوصفت ايران نقش بر آب شود. در اين مملكت، آزادي قلم و بيان و انديشه و اعتقادات مذهبي، سالها است كه مدفون گرديده و هر كس كه بر خلاف نظرات تئوريسين‌هاي انقلاب حاكم رأي دهد، محكوم به ربايش و حبس و استحاله‌ در فراموشخانه‌هاي اطلاعات و سپاه خواهد بود.
اعضاي ارجمند؛ چنانچه ارتباط با خدا دچار محوريت سانسوري شود و از برش هاي نفساني خاص رد گردد، هرگز رضايت ايزدي به دست نمي‌آيد و رستگاري به آدمي محقق نمي‌شود. تفتيش عقايد در ايران ولايت زده، باعث انزواي مذهب گشته و دين حكومتي جاري موجب تخريب چهره دينداران واقعي گرديده است و نسل هاي بعدي اين آب و خاك خونين، در مسير قطع كامل معنويات و مقدسات ماورائي قرار دارند. به اين خاطر از همه صاحبنظران در مسائل حقوقي و ديني و انساني و اجتماعي و اخلاقي مي‌خواهم تا از مجموعه توانايي هاي بالقوه و بالفعل خويش استفاده نموده و به داد آفريدگار بخشنده و بنده‌ نواز برسند كه با افعال منفي و منهي و مخرب و مزوّر حاكمان داعيه دار اسلام، روز به روز بر تعداد منكرين يزداني اضافه شده و خالق عظيم الشان هستي در معرض اتهامات ناچسب و نامربوط قرار گرفته است .
به اين وسيله از شركت كنندگان دلسوز مذهب و عاشق كبريايي احديت مي‌خواهم تا از ثانيه‌هاي تقويم عصر خطير كنوني، غافل نشوند و اهتمام جدي و جديدي را در امدادرساني به زلزله‌زدگان ديكتاتوري اسلامي در ايران به كار ببندند تا ملل عالم نيز از اختلافات و درگيري ها و تو طئه‌هاي رايج در امان بمانند.
با سپاس ، سيد حسين كاظميني بروجردي

۲/۱۹/۱۳۸۸

دعوت آقاي بروجردي به وحدت عمومي در برابر استبداد نعلين

توضیح : اين پيام صوتي قبل از اعتصاب غذای آیت الله بروجردی وضرب، شتم و قطع تلفنهای ایشان در نيمه ارديبهشت ماه مخابره شده است.
اكنون كه به نام معنويات و مقدسات آسماني، ريشه استقلال اعتقادي و حق انتخاب در مذهب را مي‌زنند و ايراني نجيب و بزرگوار را در قيود نفساني خود قرار مي‌دهند و با سوء استفاده از ولايت الهي، توليت ملي و مذهبي و طبيعي و فكري را از جامعه هوشيار و آگاه و اصيل ايران زمين مي‌گيرند، لازم است تا بين تمامي ملّيون دلسوز و مذهبيون مستقل و روشنفكران آزاده و سياسيون ديكتاتور‌ستيز و انديشمندان استبداد گريز، وحدت كلمه‌اي وسيع و گسترده و همه جانبه صورت بگيرد كه خالي از موضع گيريهاي سليقه اي و عقيده‌اي و حزبي و شخصي باشد كه تنها راه نجات جمهوريت و ديانت و مملكت و ملت گرانقدر، در همبستگي دائمي و بي قيد و شرط و فرا محيطي است.
من بعنوان يك پيشواي مذهبي مخالف اسلام دولتي، دست خود را به سوي همه مصلحان و عدالتخواهان و آزادگان داخل و خارج دراز مي‌كنم و اعلام خدمتگزاري و كوچكي به همه عاشقان ايران اسير نعلين مي‌نمايم و حساسيت زمان حال را خاطر نشان مي‌كنم كه هر گونه تعلل و ترديد در ورود به اين حلقه ناجيان ملت را، شركت در خون رعيت بي دفاع و تداوم در حصر مناديان محبت و عزت مي‌دانم و استمرار ذلت و نكبت و خفت اين مرز و بوم مي‌بينم كه هر ثانيه در اين بحرانگاه ايام، فاجعه‌هاي تاريخي و ماندگاري را عارض مي‌سازد.
به اميد تحكيم مودت همه زنان و مردان خاك پاك ايران، در برابر زورگويان و تروريست پروران و خونخواران.
سيد حسين كاظميني بروجردي

۲/۱۸/۱۳۸۸

روحانی مخالف دین سیاسی در ایران مورد شکنجه قرار گرفت

مطلب ذیل در روز چهارشنبه مورخه 6 می 2009 در سایت خبری معروف آمریکایی نیوز مکس به قلم چهره سرشناس، روزنامه نگار و نویسنده آمریکایی جناب آقای کنت تیمرمن تحت عنوان : « روحانی مخالف دین سیاسی در ایران مورد شکنجه قرار گرفت » درج گردید که در بین سایر رسانه های اروپایی و آمریکایی بازتاب گسترده ای داشت.

نیوز مکس:
روحانی ایرانی معترض که در سال 2006 به همراه صدها تن از هوادارانش بازداشت گردید، روز سه شنبه پس از انتشار بیانیه ای مبنی بر: درخواست از سازمان ملل براي برگزاري یک رفراندوم آزاد در ايران، در زندان بشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
روحانی زندانی سید حسین کاظمینی بروجردی می گوید: در یک همه پرسی آزاد باید به نسل قدیم و جدید اجازه داده شود تا کاملاً مستقل و مختار، حکومت خویش را انتخاب نمایند.
در سال 1997 جنبش ملی طرفدار نظارت بین المللی بر انتخابات با حمایت گسترده مردم و انتخاب روحانی سیاسی اصلاح طلب، محمد خاتمی بعنوان رئیس جمهور، پیروز شد؛ اما دو سال بعد، خاتمی خود جنبش دانشجویی را به شدت سرکوب کرد!
آقای بروجردی در نامه ای به دبیر کل سازمان ملل، بان کی مون، اظهار داشت که رژیم ایران وی را به دلیل مخالفتش با امتزاج دیانت و سیاست زندانی کرده است. او یکی از چند روحانی بلندپایه ایست که دادگاه ویژه روحانیت آنها را به دلیل مخالفت با تز مجعول ولایت مطلقه فقیه که مندرج در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است، محکوم کرده است!
تا این اواخر او میتوانست با خانواده اش تماس تلفنی کوتاهی داشته باشد. بعضی از این مکالمات بوسیله اینترنت به بخش فارسی صدای آمریکا و رادیو اسرائیل فرستاده شده است. او در تماس اخیرش از خانواده و هوادارانش خواسته است تا انتخابات ریاست جمهوری را تحریم کنند؛ چرا که همه نامزدهای موجود، منتخب دولت می باشند.
روز سه شنبه رئیس زندان یزد که بروجردی در آن نگهداری میشود، به خانواده او گفته است که او بخاطر آخرین بیانیه اش، از حق مکالمه تلفنی محروم شده و در زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. به گفته یکی از هواداران وی به نیوز مکس ،اکنون از وضعیت او هیچ اطلاعی در دست نمی باشد.
در نامه ای جداگانه که روز سه شنبه 5 می 2009 به نیوز مکس ارسال شد، در آن نامه بروجردی از شورای امنیت سازمان ملل خواسته است تا به مردم ایران برای ایجاد حکومتی دموکراتیک کمک کند و در نا آرامی های لبنان، فلسطین،عراق و افغانستان، حکومت دیکتاتوری ایران را متهم بداند.او گفته است که همه این نا آرامی ها در نتیجه فقدان همه پرسی آزاد در ایران است.

۲/۱۶/۱۳۸۸

بیانیه رسمی آقای بروجردی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری

اکنون که درآستانه دهمين دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران قرار داریم، داغ دل آزادمردان و شیرزنان تازه می شود چرا كه بارها چنین رفراندومی در طول سی سال گذشته برگزار شد ولی هر که را چاپلوس ولایت مطلقه فقیه بود از آستین شورای نگهبان قانون اساسی بیرون آوردند و دست ملت از خادمی که حال و روز رعیت را درک کند و دلسوز جامعه باشد، کوتاه ماند.
آیا در حاکمیتی که صاحبان این آب و خاک، طفیلی ولی امر باشند، می توان به يك انتخابات آزاد و مستقل دست یافت؟! آیا امكان دارد از قیچی سانسور شورای نگهبان و وزارت کشور و بیت رهبری، چهره آزاده و دلسوزي بیرون آید تا اشک از دیدگان فرزندان ایران زمین بزداید؟! آیا افکار عمومی ملت نجیب و غیور و وطن خواه و خداجو، جایی در صندوق های رأی دارد؟!
این هیئت حاکمه دیکتاتور، حتی به خودی هایشان نیز رحم نمی کند. آنگاه که نور چشمی بنیانگذار حکومت، پرده از اسرار مافیایی پشت پرده نظام اسلامی کنار زد و گفت: " تنها با یک ساعت خوابیدنم، میلیونها رأی در بایگانی وزارت کشور جابه جا شد و من اينك بازنده بازیهای چپ و راست ایران هستم " پس چگونه پست ریاست جمهوری را مهم و معتبر و مفید به حال کشور بدانیم در حالی که تمام اختیارات اجرایی و اعتباری، در حوزه ولایت مطلقه فقیه است که آن هم به وسیله یک گروه تصمیم گیرنده پنهانی، اعمال نظر و غرض می گردد.
هر کسی که کاندیدای این منصب می شود بداند که هر نوع بی اعتنایی به خواست ملت و پشت کردن به نیازهای مشروع و معقول مردم، خشم خداوند و رعيت مظلوم و محروم ایران را در پی خواهد داشت.
خداوندا؛ بر این سرزمین مقدس ترحم کن و آن را از لوث وجود دژخیمان ضد بشر پاک نما.
سيد حسين كاظميني بروجردي

۲/۱۵/۱۳۸۸

نامه سرگشاده آقای بروجردی به مجمع تشخیص مصلحت نظام

 رياست محترم مجمع تشخيص مصلحت نظام

درود بر مصالح عالي ملت مظلوم  ايران و سلام بر مصلحت انديشان بندگان بي پناه خداوند رعيت نواز

 به راستي فلسفه انعقاد اين تشكيلات چيست و علت كثرت چاقوهاي ولايتي و قيچي‌هاي مصلحتي و تيشه‌هاي حكومتي در اين رژيم عجيب و غريب چه مي‌باشد؟

آيا تعدد نهادهاي ناموزون و نامعقول و نامتعارف در اين حكومت، ترفيع و تكامل استعدادهاي استبدادي نيست كه شكننده امواج دموكراسي بوده و سرعت‌گيرهايي براي اجراي عدالت مي باشد و نهايتاً حصارهايي براي آزادي رأي عموم و كمربندهايي براي به تنگنا كشاندن استقلال فردي و جمعي مردم و محدوديت هاي سحرآميزي براي اعتبارات خداداده رعيت ايراني خواهد بود؟

آقاي رئيس ؛

 آيا اظهارات عضو كميسيون اجتماعي مجلس و همچنين تدوينگر نقشه فقر كشور را كه در جرايد خودتان منعكس شده است ملاحظه كرده‌ايد كه مي‌گويند خط فقر به حد هشتصد و پنجاه هزار تومان رسيده است و هشتاد درصد مردم پايتخت زير خط فقر زندگي مي‌كنند؟ آيا باز هم به اين جمهوري اسلامي خويش مي‌باليد و نظام شاهنشاهي را مظهر فقر و فلاكت مي‌خوانيد؟ با وجود منابع عظيم معدني و مخازن بي‌نظير طبيعي و ثروت هاي بي‌پايان ملي، چه پاسخي به اين آمار و ارقام وحشتناك و ذلت بار داريد؟

آيا با وجود چنين نيازمنداني، به حماس و سيد حسن نصرالله كمك مي‌كنيد؟ آيا غيرت ديني و ميهني و انساني شما ايجاب مي‌كند كه باعث گدايي و حقارت و فروپاشي مردمي شويد كه سي سال قبل به خيال آنكه در بهشت تبليغ شده شما جاي مي‌گيرند و در ناز و نعمت ولايت مطلقه فقيه مستقر مي‌شوند، خون هاي بسياري را نثار كردند تا سفره روحانيون درباري گشوده شود و كار به اينجا بكشد؟!

آيا وعده‌هاي دروغين گذشته و دولت هاي پليسي امروز و سركوب گسترده و خفقان دائمي كنوني، خواسته جواناني بود كه در انقلاب و جنگ سينه سپر كردند و ايثارگرانه از حق حيات خود گذشتند تا "يخرجون الناس من دين الله افواجا" شكل بگيرد و استحاله فكري و فرهنگي به نهايت خود برسد؟!

آقاي رئيس، چگونه است كه فرو رفتن در باتلاق فلسطين و انرژي هسته‌اي از مصالح بزرگ شما است، اما دهن كجي و بي اعتنايي به خواسته‌هاي اقتصادي و اجتماعي و اعتقادي ملت با ذائقه شما ناسازگار می باشد؟

آيا مي‌توانيد از اين حقيقت بگذريد كه چنانچه يك رفراندوم واقعي و آزاد صورت بگيرد، تمايلاتي در فرائض ديني و مقدسات مذهبي و تعهدات معنوي در جمهوريت به معناي اكثريت ديده نخواهد شد؟ آيا به زندان كشيدن يك پيشواي مستقل ديني موجب تداوم عمر ديكتاتوري مي‌شود؟ آيا پر كردن كشور از  انواع زندان هاي مخفي و علني و سرازير نمودن اقشار مختلف مردم به اين محبس ها و توسعه دادن بازداشتگاه هاي 209 و سپاه كه مخصوص شكنجه دادن و اقرار گرفتن هاي دلخواه و ايده‌آل است، سبب ازدياد حيات چنين حكومتي مي‌شود؟ آیا به صرف آنكه مي‌گوئيد زنداني سياسي نداريد همه چيز تمام مي‌شود؟ آيا اين روحاني آزاديخواه  به غير از اين فريادها ، گناه ديگري داشته است كه سال ها به اذيت و آزار او و خانواده و نزديكانش مبادرت نموده اند؟

اميدوارم كه در آستانه انتخابات رياست جمهوري، جواب قانع كننده‌اي به ملت هاي جهان بدهيد.

با سپاس،  سيد حسين كاظميني بروجردي

درخواست آيت الله بروجردي براي استرداد اسناد و مدارك مصادره شده خويش

آيت الله بروجردي طي نامه اي از داخل زندان مركزي شهر يزد، از مسئولين دادگاه ويژه روحانيت درخواست استرداد كتابخانه شخصي و اسناد و مدارك مصادره شده را نمود. برخي از اقلام اين گنجينه عظيم كه در حملات حكومتي به منزل مسكوني ايشان، در مهرماه 1385، اكتبر 2006، مصادره گرديد، عبارتند از:
1- مدارك تحصيلي و تقديرنامه‌هاي غير قابل برگشت كه از دوران تحصيل در حوزه هاي علميه بروجرد، قم و تهران، توسط اكابر علماي وقت به ايشان اعطا شده بود و گوياي مقامات علمي اين پيشواي مخالف حكومت ديني است.
2- رساله هاي چندگانه و آثار قلمي منتشر نشده اي كه نتیجه سالها تحقیق، کاوش فنی، مذهبی و آموزشی بوده است که شامل: پاسخ به مجموعه عظيمي از سئوالات و ابهامات روز در موضوعات مختلف ديني و علوم انساني؛ ارائه تفاسير جديد و صلح جويانه از آيات قرآن؛ دفاع از آزادي و كليه حقوق انساني؛ همچنين ارائه براهين قاطع و مستند در رد تئوري ولايت فقيه و نفي تبعيض ها، مجازاتهاي خشن فقهي و تروريسم اسلامي.
لازم به توضيح است در سال 1381، همزمان با ارائه " رساله آزادي " به وزارت ارشاد براي دريافت مجوز چاپ، مسئولين مربوطه اعلام نمودند: " تحت هيچ شرايطي اجازه صدور مجوز چاپ براي آثار قلمي آقاي سيد حسين كاظميني بروجردي را نداريم! "
3- قرآنهاي خطي و قديمي و ناياب مربوط به ادوار گذشته.
4- كتب خطي و تك نسخه كه جزو آثار قلمي مؤلفان معتبر ديني، طي سده هاي گذشته بوده است.

همچنين آقاي بروجردي،‌ از نهادها و چهره هاي فعال در عرصه حقوق بشر ‌درخواست نموده اند كه با به كارگيري اهرمهاي قانوني و حقوقي، در باز پس گيري اين گنجينه ارزشمند، مساعدت فرمايند.

نامه آقاي بروجردي به اعضاي محترم شوراي امنيت

موضوع: درخواست كمك براي برگزاري رفراندوم آزاد در ايران، جهت تامين صلح خاور ميانه
اعضاي محترم شوراي امنيت سازمان ملل متحد
درود بر شما تأمين كنندگان امنيت و عدالت
برقراري صلح در خاورميانه از اهم موضوعات جهان است زيرا اين منطقه از دنيا، به لحاظ موقعيت استراتژيكي و سوق الجيشي، بر تمامي مناطق كره زمين تأثيرگذار است.
خانم‌ها و آقايان ؛
ملت هاي اين بخش از جهان، قربانيان عمده عمليات تروريستي هستند و ايران كه نقش بنيادين در كل خاورميانه دارد عامل اصلي اين ترورها و خشونتها است.
همانطور كه اشراف داريد، علت اختلافات داخلي لبنان، رودررويي فلسطيني ها، بمبگذاري ها درعراق و همچنين ناامني‌هاي افغانستان ، حكومت ديكتاتوري ايران است كه خاورميانه را روي بمب ساعتي قرار داده است. همه اين بحرانها به خاطر محروميت ملت ايران از رفراندوم‌هاي صحيح و اصولي است.
آري، اگر زمام امور ايران به دست آزادانديشان و ظلم ستيزان بيافتد، سايه سنگين مسابقات تسليحاتي از بين مي‌رود و ذخيره سازي سلاح هاي كشتار جمعي محو مي‌شود و شمارش معكوس در برپايي جنگ جهاني سوم متوقف مي‌گردد و صلح جهاني تامين مي گردد.
با تشكر، سيد حسين كاظميني بروجردي

نامه آیت الله بروجردی به علماء و اساتید دانشگاه الازهر مصر

محضر مبارک علماء اسلام و حوزه های علمیه دینی
خدمت ریاست دانشگاه الازهر و اساتید و دانشجویان علوم اسلامی
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
اینجانب پیشوای مذهبی زندانی که از شجره طیبه اهل البیت هستم و مدتها است که در اسارت حکومت مدعی جمهوریت و معنویت قرار دارم و در اثر شکنجه های وارده در بندهای مخفی و مخوف و مختلف رژیم دیکتاتوری حاکم بر ایران، پیر و ناتوان شده ام و جرمی جز دفاع از حق تعالی در برابر استعمارگران روحانی نما که نتیجه دولتشان" یخرجون الناس من دین الله افواجا " می باشد، نداشته ام و عمری را در جذب جامعه به سوی اسلام خالی از سیاست سپری کرده ام و اقبال عمومی ملت، موجبات خشم داعیه داران اسلام دولتی گردیده است. از همه اندیشمندان مسلمان که خواهان اعتلای کلمه حقه توحید هستند و تمام اسلام شناسانی که حرمت جهانی این مکتب آسمانی را خواستارند و جمیع مدافعین مصحف شریف الهی و سنت خاتم الانبیاء، می خواهم تا برای تطهیر مسلمین از اتهامات تروریستی و زدودن تبلیغات منفی جهانی از موجودیت این دین حنیف، به ندای جدایی دیانت از سیاست پاسخ داده و انفکاک کامل و جامع اسلام عزیز را از هر گونه آلایش دنیوی و مادی مطالبه نمایید. بیلان موقعیت و هویت جمهوری اسلامی ایران در عمر سی ساله اش، نشان داد که ورود مراجع و مفتییان مذهبی در کادر اجرایی و اداری و اعتباری و انعقادی حکومت، باعث لوث شدن مقدسات و الهیات شده و مجموع امیال لطیف لاهوتی و ملکوتی و جبروتی را بی رنگ می سازد. تجربیات غم انگیز تاریخ معاصر ایران زمین، حکایت از رویگردانی های وسیع و همه جانبه مردم از تمامیت دیانت و خداجویی دارد و آنچه که باعث درگیری من با حکام شیعی شده، اعتراضاتم نسبت به سلطه جویی های بی حد و حصر ایشان است که معتقد به ولایت مطلقه فقیه می باشند. یعنی امتداد تولیت ربوبی در قاعده " الست اولی بکم من انفسکم" و نهایتا تهی دستی رعایا و بیچارگی عامه و غارت بیت المال و تزاید قساوت ها و جنایت ها و خشونت ها که عموم را از دین آباء و اجدادی خود سرد می سازد و چون که پای قال الله و قال النبی در میان است، لاجرم تنورتمایلات ماورایی سرد شده و دیگر کسی به دنبال اسم و رسم نبوی نمی رود و فکر و فرهنگ مذهبی به ادبار می شود.
به این وسیله از تمامی مصلحان و آزادی خواهان و عدالت گستران در تمامی بلاد دنیا می خواهم تا نتایج سوء تداخل دیانت در سیاست را طبق آمارهای واقعی و ارقام حقیقی موجود در ایران ارزیابی کرده و خطر بهره گیری های نفسانی و شهوانی و مادی را از اصول مسلم دینی اعلام نموده و مسلمانان گرفتار اختلاف و جنگ و درگیری را از امتداد خطرات موجود برهانند. نا گفته نماند که هم اکنون در ایران بسیاری از اکابر علماء شیعه به خاطر حفظ استقلال دینی و عدم همکاری با حکومت، گرفتار آزار و اذیت دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی و نظامی می باشند.
به امید رفع هتک اسلام و ظهورهمبستگی اسلامی با تحقق شعار مقدس" اسلام منهای سیاست ".
والسلام
سید حسین کاظمینی بروجردی

۲/۱۴/۱۳۸۸

درد دل آقای بروجردی با یادگار دوران خوش ایران زمین شاهزاده رضا پهلوی

خدمت شاهزاده گرامي، رضا پهلوي
يادگار دوران خوش ايران زمين
درود بر شما كه هرگز به خدا خيانت نكرديد و با تيشه حكومت، ريشه ديانت را قطع ننموديد.
سلام بر پدر فقيدتان كه يك اسلام خواه بي ادعا بود و يكي از بركات نظامش، اعتبارات گسترده ديني و علائق بي وقفه و عميق مردمي به معنويات و الهيات بود.
اينجانب كه به خاطر اعتراض به لوث مذهب درآميخته به سياست، مورد حملات وسيع مدعيان روحانيت و جمهوريت قرار گرفته‌ام و در اين راستا چندين سال است كه طعم تلخ شكنجه‌هاي اسلامي را چشيده‌ام و با آثار وخيم آن به استقبال مرگ مي‌روم، شاهد رنجوري خاك مقدس وطن از وفور فقر و كثرت خشونت و تماميت قساوت حكام ديكتاتور مي‌باشم.
به راستي ملتي كه مالكان واقعي و حقيقي بزرگترين مخازن طبيعي جهان و صاحبان بالاترين ثروت زيرزميني دنيا هستند و به طور روزانه ناظر بر اكتشافات جديد و عظيمي از منابع خداداده مي باشند، چگونه از نداري ها و بي‌عدالتي‌ها و نياز‌هاي همه جانبه خود، همچون مار‌گزيده بر خويش مي‌پيچند و مي‌نالند؟! رعيتي كه در روزگاري نه‌ چندان دور، الگوي خداپرستان و اسلام خواهان عالم بودند، اكنون حناي فكر و فرهنگ مذهبي، ديگر برايشان رنگي ندارد و به استحاله تمام عيار اعتقادي دچار شده اند و رژيم ولايت مطلقه فقيه، با پوشش هاي كاذب خبري و سانسور‌هاي جامع رسانه‌اي، سعي در اخفاي اين دو مسأله اساسي ملي و مذهبي، يعني فاجعه مادي و فلاكت معنوي دارد و مزورانه با ترتيب دادن اجلاس‌ها و كنفرانس‌هاي مضحك و دست‌چين شده و هدفدار در داخل و خارج و نيز با حراج منافع كشور و خرج هاي كمرشكن از بيت المال براي جذب اهرم هاي خود‌فروش و پول پرست، اراده به قبض آبرو كرده است و آهنگ سلطه‌جويي برممالك منطقه را دارد و هزينه گزاف چنين اهداف اهريمنانه اي را آحاد مظلوم و محروم و تحت ستم استبداد نعلين مي‌دهند و اين آفريدگار مهربان و با‌ گذشت مي باشد كه به خاطر انتساب ناجوانمردانه اعمال استعمارگران مذهبي به او، در جايگاه اتهام و اعتراض قرار گرفته است.
لهذا از شما مي‌خواهم تا از تمامي استعداد و استغناي خود بهره جوئيد و اين منادي آزادي و استقلال را ياري نموده و طنين فرياد‌هاي اين زنداني تبعيدي شويد كه تاريخ معاصر ايران زمين در تب تبعيض ها و ستم ها مي سوزد و منجيان زخم خورده و دردآشنايش را صدا مي‌زند و هرگونه بي‌توجهي به آرمان عدالت و صلح، سبب ازدياد عمر وطن‌فروشان ضد بشر مي‌شود و خنثي سازي بوق هاي گوش خراش استثمار جويان مذهبي، ايجاب مي كند تا به اعتلاي شعائر و ادبيات حقير، پژواك بين المللي دهيد و نهادهاي حقوقي و انساني و قانوني جهان را به حمايت اينجانب دعوت نماييد كه هدف و راه من، تضعيف و توقف سريع حكام مستبد ايران است.
با سپاس و احترام
سيد حسين كاظميني بروجردي

۲/۱۳/۱۳۸۸

پيام آيت الله بروجردي به مناسبت سوم ماه مي ، روز جهاني آزادي مطبوعات


روز جهاني آزادي مطبوعات مبارك باد

جرايد هر كشوري سرچشمه حياتي آن مملكت است. هرگاه كه اختلالي در نظام رسانه اي ملتي پديدار شود، کشور دچار سقوطی ناخواسته می گردد. هر گونه اعمال نفوذ در خبررساني‌ها، مايه فجايع فكري جامعه مي‌شود. بدون هيچ گونه تعارفي بايد گفت كه رسانه‌هاي جمعي، حافظين حقوق ملت ها هستند و تفتيش اخبار، ضايعات اعتباري و امنيتي وسيعي را در پي خواهد داشت. سانسورهاي متداول از نواحي حكومت هاي فاشيستي، ضيق حقوق اجتماع را ایجاد می کند و ستمكاري هاي دولتي را مي‌گستراند. روزنامه‌نگار همچون نگهبان شب است كه در تاريكي ها چراغ به دست، مراقب آرامش و امنيت رعيت است و چنانچه حكومتي اين مسئوليت را از خبرنگار بگيرد، نعمت نور افشاني را از آحاد جامعه گرفته است، تا جايي كه هيچ كس در خانه‌اش راحت نباشد و احساس آسودگي خاطر نكند.

من اين روز عزيز را به تمامي آزادگان جهان تبريك مي‌گويم و از همه مصلحان عالم، اهتمام لازمه را در افشاي اسرار پنهاني ديكتاتوران مي‌جويم و محافظين دموكراسي را دعوت به تشديد توجه به اخبار پوشيده ايران مي‌نمايم و به خصوص روشنگري اوضاع و احوال زندانيان اعتقادي و سياسي را خواستارم.

اينجانب همواره مورد بمباران تبليغي، رسانه‌اي و خبري سوء و كاذب از ناحيه متجاوزان به صلح و آزادی و دموکراسی بوده‌ام و حكام مدعي جمهوريت و ديانت ايران با ساختن فيلم ها و سريال هاي نادرست و غيرواقعي و ظالمانه، سعي در مخدوش كردن چهره این پيشواي آزادي مذهبي كرده‌اند. لذا از جامعه جهاني انتظار دفاعيات صادقه و عادله در رساندن اخبار صحيح به جهان را داشته‌ام. اكنون نيز از ميان سلول مخوفم با كالبدي نحيف و بيمار، خواستار افشاي هويت ديكتاتوران مذهبي نما هستم و طنين هر چه بيشتر فريادهاي ملی، مذهبی، اعتباري و بين المللي خويشتن را خواهانم.

با سپاس

سید حسین کاظمینی بروجردی

۲/۱۱/۱۳۸۸

پیام آقای بروجردی به کنفرانس آینده روابط ایران و جهان عرب

این پیشوای دینی زندانی که دوران اسفناک و فاجعه باری را در اسارت مدعیان جمهوریت و دیانت می گذراند، توسط شما به تمامی آزادیخواهان جهان و مصلحان دنیا پیام تاریخی و بنیادی می دهد:
کشورهای منطقه ما نمی دانند که در پس تبلیغات مزورانه و فریبکارانه حکام ستم پیشه کشورمان چه حقایقی نهفته شده است. اینها سی سال است که به نام اعتلای توحید و اعتباردهی به اسلام به انواع دروغ ها و نیرنگ ها، آراء ملت مظلوم و ساده دل ما را به دست آوردند و از عالی ترین وجهه روحانی و زیبا ترین شعارهای الهی، بهره گرفتند تا رژیم شاهنشاهی را ساقط کردند.
اما اکنون که سه دهه از بیلان كار انقلابیون مذهبی نما گذشته است، نه تنها از مدینه فاضله بنیانگذار آن خبری نبوده است، بلکه در مقایسه با حکومت پادشاهی قبل، مملکت آباد و آزاد و بی نظیرمان ویران شده و الآن آثاری از اقتصاد سالم و اعتقاد آباء و اجدادی مردم باقی نمانده است. سی سال قبل، ایران یکی از مراکز اسلام خواهان جهان بود ولی اگر روزی سرنیزه دیکتاتور از مدیریت جامعه کنار برود، متاسفانه خواهید دید که هیچ علاقه و تعهد و تمایلی به مذهب وجود ندارد و نفرت عمومی از معنویات و مقدسات آسمانی همگان را فراگرفته است.
ای همسایگان مهربان و بشردوست، اگر می خواهید بدانید که این رژیم به ظاهر اسلامی با رعایای گرفتار و بیچاره اش چه کرده، کافی است که به آمارهای واقعی فقر و بی عدالتی توجه نمایید و محبوس بودن این روحانی خواهان جدایی دیانت و سیاست نیز مبین دعاوی بیهوده و بی اساس سیستم دینی ایران است.
چگونه در کشوری که دارای بزرگترین ذخایر طبیعی و زیرزمینی دنیا می باشد، خط قرمز نداری، اکثریت قریب به اتفاق مردم این سرزمین را احاطه کرده است؟ آیا در جهان معاصر، محکمه عادله و صالحه ای پیدا نمی شود که داد این ملت بی پناه را بگیرد؟
ای برادران عرب، اینک که گردانندگان جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان ولایت مطلقه فقیه، خود را ولی امر مسلمین جهان می دانند و اراده به تسخیر و تصاحب تمامی ممالک مسلمان نشین دارند، آیا باز هم از حمایت های همه جانبه مخالفین آنها دریغ می نمایید؟ به خاطر همین اغراض توسعه طلبانه و جهان خوارانه است که خود را محق دانسته اند تا در کشورهای منطقه دخالت کنند و اموال و دارائی های این مردم بینوا را به سرکرده های خویش دهند.
شما راضی می شوید تا لحظه به لحظه واقعه دلخراش "یخرجون الناس من دین الله افواجا" در این آب و خاک خونین و بیمار، خدا و دینش را از دل های بندگانش بزداید و شما که صاحبان اصلی این شریعت حقه هستید، نظاره گر استحاله فکری و فرهنگی و عملی این خطه از مام اسلام باشید؟
اسلام از شماست و مطلع آن جزیرة العرب می باشد، پس چرا به فریاد استغاثه های دینتان که دوران احتضار را می گذراند نمی رسيد؟ ای کاش فقط در داخل ایران این نفرت و روگردانی از یادگار محمدی صورت می گرفت، وا اسفا كه اینها عامل بدبینی های ملل دیگر به اسلام نيز هستند.
چگونه به سلمان رشدی و یا کاریکاتوریست های دانمارکی، به دلیل اهانت به اسلام حمله می شود، اما با هیات حاکمه ای که با نام اسلام، تروریست و خشونت و جنایت را می پروراند نگاه دوستانه ای دارید؟!
آیا با حمایت از حماس، جنگ داخلی را بین فلسطینی های دردمند شعله ور نمی سازند؟
آيا با تامین همه جانبه و بی وقفه سید حسن نصرالله، وحدت ملت لبنان را نابود نمی کنند؟
آیا به نقش مخفی و مرموز و مخرب اینها در عراق نمی نگرید که با سنگرسازی ها و جهت گیری ها و کمک های هدفدار به برخی از مسئولین آن کشور، نیت قبضه دولت و قوای امنیتی و اطلاعاتی آنجا را دارند ؟
با سپاس ، سید حسین کاظمینی بروجردی