۲/۲۱/۱۳۸۸

نامه منتشر نشده آقای بروجردی به اعضاي محترم كميسيون آمریکایی دفاع از آزادي مذهب

زمان: 14 ارديبهشت ماه 1388

درود انسان خسته حال و گريخته از تنقلات مادي بر خداوند مهربان و زيبا صفت
سلام بر آزادي كه روح بشريت است و زندگي منهاي آن مرگ ذلت بار تدريجي مي باشد.
خانم ها و آقايان؛ احترام اين پيشواي مذهبي زنداني را از ميان شكنجه‌گاهم بپذيريد.
از اصل آزار روحي و اذيت جسمي موجود در سلولم مهم تر و اسفناك تر و دردناك تر آن‌ است كه در كشوري محكوميت تحميلي و غير انساني را سپري مي‌كنم كه به نام ديانت، دين پدري اين ملت مظلوم را منهدم كرده اند و تحت عناوين مذهبي، قلب هاي مؤمنين را از هر نوع علائق معنوي و تعهدات الهي تهي نموده اند. به راستي كه اين فاجعه ملي و مدني و وجداني را به كه بگويم و به كدامين دادگاه عادله و صالحه شكايت كنم كه ثمره زحمات دينداران اصيل و شريعتمداران صادق و خداجويان استوار را بر سفره مطامع نفساني مدعيان جمهوريت و ديانت، به تاراج خودخواهي‌ها و سلطه جويي‌ها و كاميابي‌هاي نامشروع و نامعقول خويش بردند و اعتبارات قلبي و عيني و عملي انديشه متافيزيكي را به باد فنا دادند. از اين بند پر بلايم به آستان مقدس پروردگارم شكوه مي‌كنم و عروجي مسرّت‌بخش را مطالبه دارم تا با مرگم پرده از روي پليد و پست جنايتكاران روحاني‌نما و داعيه دارمذهب، كنار بزنم و تاريخ معاصر گويا و جاويد را از اسرار پنهاني ولايت مطلقه فقيه آگاه سازم .
جناب رئيس؛ گردانندگان بزرگوار كميسيون دفاع از آزادي مذهب؛ انتظارم از تمامي مدافعين حقوق بشر و مروجين صلح و مبلغين عدالت، آن است كه با تمام قوا به پژواك ‌دهي فريادهاي اين رعيت تحت ستم استبداد ديني برخيزند و جامعه جهاني را از اهداف بلند مدت استعمارگران ديني مطلع سازند تا ترفندهاي فريبكارانه حكام ذالوصفت ايران نقش بر آب شود. در اين مملكت، آزادي قلم و بيان و انديشه و اعتقادات مذهبي، سالها است كه مدفون گرديده و هر كس كه بر خلاف نظرات تئوريسين‌هاي انقلاب حاكم رأي دهد، محكوم به ربايش و حبس و استحاله‌ در فراموشخانه‌هاي اطلاعات و سپاه خواهد بود.
اعضاي ارجمند؛ چنانچه ارتباط با خدا دچار محوريت سانسوري شود و از برش هاي نفساني خاص رد گردد، هرگز رضايت ايزدي به دست نمي‌آيد و رستگاري به آدمي محقق نمي‌شود. تفتيش عقايد در ايران ولايت زده، باعث انزواي مذهب گشته و دين حكومتي جاري موجب تخريب چهره دينداران واقعي گرديده است و نسل هاي بعدي اين آب و خاك خونين، در مسير قطع كامل معنويات و مقدسات ماورائي قرار دارند. به اين خاطر از همه صاحبنظران در مسائل حقوقي و ديني و انساني و اجتماعي و اخلاقي مي‌خواهم تا از مجموعه توانايي هاي بالقوه و بالفعل خويش استفاده نموده و به داد آفريدگار بخشنده و بنده‌ نواز برسند كه با افعال منفي و منهي و مخرب و مزوّر حاكمان داعيه دار اسلام، روز به روز بر تعداد منكرين يزداني اضافه شده و خالق عظيم الشان هستي در معرض اتهامات ناچسب و نامربوط قرار گرفته است .
به اين وسيله از شركت كنندگان دلسوز مذهب و عاشق كبريايي احديت مي‌خواهم تا از ثانيه‌هاي تقويم عصر خطير كنوني، غافل نشوند و اهتمام جدي و جديدي را در امدادرساني به زلزله‌زدگان ديكتاتوري اسلامي در ايران به كار ببندند تا ملل عالم نيز از اختلافات و درگيري ها و تو طئه‌هاي رايج در امان بمانند.
با سپاس ، سيد حسين كاظميني بروجردي